آخرين بخش پيشگفتار كتاب «رابرتز رولز آو اوردر» Robert’s Rules of Order (قواعد نظام رابرت) به تأثير ژنرال هنري مارتين رابرت مؤلف همين كتاب در ترويج و تثبيت قانون پارلمان پرداخته است. برگردان فارسي اين بخش از پيشگفتار كتاب در ادامه به علاقمندان به فعاليتهاي انجمني تقديم ميشود.
براي آن گروه از اعضاء شبكه اطلاع رساني كارفرمايان ايران [شاكا] كه براي نخستين بار اين نوشته را از طريق ايميل دريافت ميكنند، به صورت خيلي خلاصه توضيح داده ميشود كه ژنرال هنري مارتين رابرت يكي از كساني بود كه مجموعهي قواعد عرف پارلماني را كه طي قرنها در پارلمان انگلستان ساخته و پرداخته شده بود و از آنجا به همراه مهاجرنشينهاي انگليسي به ايالات متحده رفته بود، در كتابي گردآوري و آن را منتشر كرد. در اين كتاب مجموعهي قواعد ناظر بر طرح و بررسي پيشنهادهايي كه در انواع مجامع تصميمگيري مطرح ميشوند، توصيف شده است و انجمنها و سازمانهاي دموكراتيك معمولاً اين كتاب را به عنوان مرجع پارلماني خود به تصويب ميرسانند و در مورد هر مسألهاي كه قوانين ملي يا آئيننامههاي سازماني ساكت بودند به اين كتاب مراجعه كرده و طبق قواعد آن عمل ميكنند. به اين ترتيب ميتوان گفت كه اين كتاب يك آئيننامهي كامل و استاندارد براي انواع مجامع تصميمگيري است.
به علاوه، در اين كتاب تمام فوت و فنها و روشهاي تشكيل و مديريت سازمانهاي دموكراتيك تشريح شده است. به همين دليل ملتهايي كه با قواعد عرف پارلماني كه در اين كتاب تشريح شده آشنا باشند به راحتي ميتوانند اختلاف نظرهاي خود را – چه در سطح ملي و چه در سطح سازماني – به عادلانهترين و كارآمدترين شكل ممكن مديريت كنند و به وحدت نظر برسند.
گفتني است كه ويرايش دهم اين كتاب در سال 2000 و در 800 صفحه در ايالات متحد آمريكا منتشر شده است و چاپ دوم برگردان عربي همين كتاب نيز در سال 2005 اننتشار يافته است. اسنادي در دست است كه نشان ميدهد عربها دست كم از سال 1915 از طريق اتحاديهي داننشجويان دانشگاه آمريكايي بيروت، با قواعد عرف پارلماني آشنا بودهاند و شايد تشكيل سريع شوراهاي ملي در دوران گذار بهار عربي نيز متأثر از همين آشنايي باشد.
براي مطالعهي برگردان فارسي اين كتاب ميتوانيد به بخش عرف پارلماني وب سايت مؤسسه اخلاق پزشكي ايرانيان و يا بخش عرف پارلماني شاكا مراجعه كنيد. اگر در اين زمينه پرسشي داشتيد به اينجا ايميل بزنيد. و اما برگردان آخرين بخش پيشگفتار كتاب «رابرت رولز آو اوردر»:
تأثير رابرت
عنصر اصلي سهم مقدماتي قواعد نظام رابرت (رابرتز رولز آو اوردر) اين بود كه به مجامع و انجمنها امكان داد تا خودشان را از ابهام و اختلاف در مورد قواعد ناظر بر استفاده از انواع پيشنهادهاي قانون پارلماني آزاد سازند. در اين ارتباط اين كتاب نيازي را تأمين كرد كه نويسنده در نقل قولي از مقدمهاش كه در صفحههاي پيشين اين پيشگفتار آمده، به درستي بيان كرده است.
رابرت، در ابتناء قواعدش بر مبناي آئين مجلس نمايندگان ايالات متحد به شيوهاي كه پيشتر بيان شد، خاطر نشان ميكند كه اين آئين – جز وقتي كه آشكارا براي انجمنهاي معمولي مناسب نباشد – قانون عام پارلماني واقعي اين كشور را، درست مانند مجلس عوام در انگلستان، تعيين كرده است. با اين وجود، ايدهي او اين بود كه در هر مجمع يا سازماني، مرجعيت قواعد او بايد بر تصويب رسمي كتاب راهنماي او از سوي آن تشكل خاص مبتني شود. اما اين كتاب – صرفنظر از تصويب جداگانهي آن – خيلي زود به صورت فزاينده به عنوان يك مرجع مورد استناد قرار گرفت به نحوي كه انگار قواعدش به عنوان خود قانون پارلماني شناخته ميشود. به اين ترتيب رابرت – با ارايهي يك مجموعهي منظم از قواعد و آئين مجلس نمايندگان منطبق شده با انجمنهاي معمولي، به يك جنبش به سوي استقرار يك قانون عام كاملتر پارلماني، ساخته شده بر اساس آئين گنگره جهت رسمي داد. در اين مسير، رابرت در ثبات بخشيدن به قانون پارلماني ايالات متحد و انتقال آن به مرحلهاي از تكامل كه منجر شد تا كلارنس كانون [1] پارلمانتارين سابق مجلس آن را به عنوان «نظامي از رويهي منطبق با خواستهاي مجامع مشورتي به طور كلي و آنچه كه – هرچند نويسندگان مختلف جزئيات را به شكل متفاوت تفسير ميكنند – اكنون استاندارد اصلي و با اقتدار تثبيت شده» [2] توصيف كند، نقش اصلي را بر عهده داشت.
در مطلبي كه اغلب نقل شده، مؤلف اصلي ميگويد: «درس بزرگ براي اينكه دموكراسيها بياموزند اين است كه اكثريت به اقليت يك فرصت كامل و آزاد براي عرضه تلقي خودش از موضوع را ارايه دهد، و اقليت، كه در جلب اكثريت نسبت به نظراتش ناكام مانده، با بزرگواري آن اقدام را به مثابه اقدام كل سازمان بپذيرد و تصديق كند، و با دقت به تحقق آن مدد برساند، تا بتواند آن را لغو كند.» [3] اما همين مرد، به عنوان كسي كه هيأتهاي مهندسي فراواني را در اواخر دوران كار حرفهاي خود رهبري ميكرد، به خاطر راهنمايي آنان براي تدوين گزارشهايي كه اعضاء هيأت به اتقاق آراء در مورد آنها به توافق رسيده بودند شناخته ميشد. سابقهي او به عنوان يك رهبر در فعاليتهاي مدني، خدمات اجتماعي، و كليسايي نيز همين طور بود. تمايلي به كنار آمدن به كمتر از اين را نداشت.
آنطور كه ممكن است در ابتداء به نظر ميرسد تناقضي در كار نبود. رابرت مطمئناً از توسعهي تكاملي اوليهي رويهي پارلماني در مجلس لردهاي انگليس در حركت از «اجماع» در معناي اصلي توافق عمومياش به اخذ تصميم با رأي اكثريت كه امروز ما آن را ميشناسيم آگاه بود. اين تكامل از اذعان به اين حاصل شد كه اتفاق آراء يا نزديك به اتفاق آراء ميتواند خودش به شكلي از استبداد بدل شود. در مجمعي كه بكوشد چنين الزامي را به هنجار بدل سازد، تنوعي از احساسهاي گمراه كننده – اكراه از مخالف رهبري به نظر رسيدن، عقيدهاي كه سبب مناقشه شود، از ترس اينكه مانع اتحاد خواهد شد، مورد قبول قرار نگرفتن- به سادگي منجر به اخذ تصميمهايي با شبهاتفاقنظر ميشود كه در واقعيت حاكي از عناصري از قصوري است، كه هيچكس را راضي نميكند، و براي آن هيچ كس واقعاً پاسخگو نيست. رابرت، از سوي ديگر، ميديد كه تكامل اكثريت آراء همزمان با مذاكرات شفاف و واضح – كه منجر به اخذ تصميم بازتاب دهندهي نظر اكثريتي آگاه ميشود – به وضوح ارادهي مجمع را كشف و ارايه ميكند. ژنرال رابرت قادر بود در نشستهايي كه اداره ميكرد با به كارگيري فن پارلماني بدون تفرقه در گروه به تصميم برسد.