همانطور كه در نوشتههاي پيشين گفته شد، قرار است در يكصد و يكمين اجلاس بينالمللي كار كه در خرداد ماه سال 1391 در ژنو برگزار خواهد شد، يك توصيهنامه نيز در مورد كف حمايت اجتماعي به تصويب برسد. به همين خاطر، سازمان بينالمللي كار (س.ب.ك) ضمنن انتشار كزارشي در اين زمينه، پرسشنامهاي نيز فراهم آورده است كه در اختيار كشورهاي عضو قرار خواهد گرفتت و دولتها نيز يك نسخه از اين پرسشنامه را در اختيار تشكلهاي كارفرمايي و كارگري داراي بيشترين نمايندگي خواهند گذاشت (خواهند گذاشت؟) تا مجموعهي پاسخهاي گروه دولت، كارفرما و كارگر در جريان تدوين توصيهنامهي جديد مورد بررسي و توجه قرار بگيرد. برگردان همان پرسشنامه در ادامه تقديم شده است.
گفتني است اين پرسشنامه از طريق سازمان بينالمللي كارفرمايان در اختيار كنفدراسيونهاي كارفرمايي عضو، و از جمله در اختيار كانون عالي انجمنهاي صنفي كارفرمايي ايران (كعاصكا) – تنها تشكل كارفرمايي غيردولتي و مستقل ايراني عضو سازمان بينالمللي كارفرمايان – قرار گرفته است. نكتهي جالب براي تشكلهاي كارفرمايي ايراني، از جمله اين است كه سازمان بينالمللي كارفرمايان، زير هر پاسخ، توضيحي داده است كه در واقع مواضع كارفرمايي را نسبت به آن موضوع نشان ميدهد. اين توضيحها، در برگردان فارسي، به صورت پررنگتر و با حروف كج ارايه شده است. تشكلهاي كارفرمايي با تأمل در اين پاسخها با رويكرد سازمان بينالمللي كارفرمايان در مواجهه با «كف حمايت اجتماعي» آشنا خواهند شد. براي خواندن برگردان ساير اسناد در مورد مفهوم «كف حمايت اجتماعي» اينجا را كليك كنيد.
از رابطان خبري تشكلهاي كارفرمايي در سراسر كشور با شبكه اطلاع رساني كارفرمايان ايران [شاكا] انتظار ميرود متن اين اسناد را در اختيار مسؤلان تشكلهاي كارفرمايي خود قرار دهند و آنان را از انتشار فارسي اين سند مطلع سازند.
هرچند كارفرمايان ايراني چنان در مصائب ناشي از جاندادن بنگاههاي خود غوطه ميخورند كه طبيعي است خود را مخاطب اين بحثها نيابند. با اين همه، اگر كارفرمايي هنوز دل و دماغ پاسخ دادن به اين پرسشها را داشت، كافي است پاسخهاي خود را به اينجا ايميل كند تا به دست جناب مهندس محمد عطارديان دبيركل كعاصكا برسد يا به دبيرخانهي كعاصكا ارسال كند.
در ادامه ترجمهي 7 سؤال از 35 سؤال تقديم ميشود:
I. پرسشهاي مقدماتي
1. لطفاً هر قانون و آئين، يا رويهي قضايي، برنامه و سياست كشور خود را كه قبلاً در پاسخ به پرسشنامهي تقديمي تحت مادهي 19 اساسنامه در خصوص بيمههاي تأمين اجتماعي 4 به دبيرخانه ارايه نددهايد مشخص كنيد (لطفاً يك نسخه ، يا اگر ممكن است پيوند وب آن را ارسال كنيد).
سازمان نظري ندارد
II. مقدمه
2. آيا مقدمهي توصيهنامه بايد بيانيهي فلادلفيا؛ اعلاميهي جهاني حقوق بشر 1948، بيانيهي س.ب.ك در مورد عدالت اجتماعي براي جهانيسازي منصفانه ؛ و در ادامه، كنوانسيونها و توصيهنامههاي س.ب.ك، به طور خاص، كنوانسيون تأمين اجتماعي (كمترين استانداردها)، 1952 (شماره 102)، توصيهنامهي تأمين درآمد، 1944 (شماره 76)، و توصيهنامهي مراقت پزشكي، 1944 (شماره 69) را متذكر شود؟
بله، اما كارفرمايان علاقهاي به مرجع ديگري ندارند.
3. آيا مقدمه بايد اذعان كند كه تأمين اجتماعي يك ضرورت اجتماعي و اقتصادي براي توسعه و پيشرفت است، و
الف) يك ابزار مهم براي كاهش، تسكين و پيشگيري از فقر، طرد اجتماعي و عدم تأمين اجتماعي است؟
بله، نشان داده شد كه در جريان بحران ايجاد ميشوند.
ب) يك سرمايهگذاري در مردم كه به آنان اجازه ميدهد تا با تحولات ساختاري ضروري در اقتصاد و بازارهاي كار منطبق شوند، و يك تثبيت كنندهي اثربخش خودكار در دورانهاي بحران و بعد از بحران است؟
بله
4. آيا نكات ديگري بايد در مقدمه گنجانده شود؟
در مقدمه بايد اذعان شود كه اشتغال بهترين حمايت اجتماعي است. اولويت براي كشورها در درجهي اول تأمين شرايط ضروري براي ايجاد شغل در اقتصاد رسمي است.
III. هدفها
5. آيا توصيهنامه بايد، با نگاه به تحقق حقوق بشر و تأمين اجتماعي، رهنمودهايي در خصوص مسائل زير به اعضاء ارايه دهد:
الف) ساختن يك كف حمايت اجتماعي تحت يك سيستم گستردهتر تأمين اجتماعي متناسب با شرايط ملي و سطوح توسعهاي؟
يك مدل واحد وجود ندارد و كف بايد با شرايط هر كشور انطباق داشته باشد.
با اين وجود، بعضي از عناصر اين كف بيشتر به كمك اجتماعي تا تأمين اجتماعي بستگي دارد و به يك روش مديريت نميشوند. ما اينجا بين مفهوم «يك كف» كه س.ب.ك در ژوئن 2011 تعريف كرد و «كفها» كه بايد يك مجموعه از اقدامها، تا حدي شبيه تأمين اجتماعي، تا حدي شبيه كمك اجتماعي باشند يك تصاد مييابيم. به عنوان مثال، سؤال 26 به نقش كمك اجتماعي اذعان ميكند.
به علاوه، جزء دوم كف(لطفاً پيوست الف را بنگريد) غير از سلامتي، در چارچوب تأمين اجتماعي قرار نميگيرد.
ب) اجراي كف حمايت اجتماعي خودشان تحت يك راهبرد توسعهي تأمين اجتماعي كه به تدريح سطوح بالاتر تأمين اجتماعي را براي بيشترين مردم تضمين كند، و با سياستهاي اجتماعي، اقتصادي و اشتغال كشور عضو هماهنگ باشد.
بله، تا حد ظرفيتهاي مالي كشورها و اولويتهاي تعيين شده در چارچوب گفتگوي اجتماعي با شركاي اجتماعي. لطفاً نكتهي قبلي را نيز بنگريد. اين توصيهنامه ميتواند كمك اجتماعي را زير چتر تأمين اجتماعي بياورد كه ميتواند سبب مشكلاتي در سطح سياست دولت شود.
VI. كف حمايت اجتماعي ملي
6. آيا توصيهنامه بايد مقرر كند كه اعضاء بايد در كوتاهترين زمان ممكن كف حمايت اجتماعي اشان را تدوين و اجرا كنند كه شامل تضمينهاي بنيادي تأمين اجتماعي خواهد بود كه مطمئن ميسازد تمام نيازمندان در طول عمرشان استطاعت خواهند داشت و ميتوانند به مراقبت از سلامتي اساسي دسترسي داشته باشند و درآمدي دست كم در سطح حداقل تعيين شده در سطح كشوري خواهند داشت؟
اجرا بايد تدريجي باشد و مشاوره با شركاي اجتماعي را دربربگيرد.
7. آيا توصيهنامه بايد مقرر كند كه هر عضو بايد دست كم تضمينهاي اساسي تأمين اجتماعي زير را فراهم آورد؟
الف) تمام اشخاص معمولاً ساكن كشور حمايت مالي لازم براي دسترسي به مجموعهي خدمات مراقت از سلامتي اساسي به لحاظ ملي تعريف شده، از جمله مراقبت از سلامتي مادرانه را داراست؟
بله، مادام كه در مقياس ملي و تا حد ممكن تعريف ميشود. مفهوم «ساكن» ميتواند يك مشكل تعريفي در مورد مهاجران غيرقانوني ايجاد كند.
كارفرمايان از اجراي اجزاء كف حمايت اجتماعي حمايت ميكنند كه بازگشت به كار را ترويج كنند. براي همين، مزايا نبايد افراد بدون شغل را از جستجوي كار بازدارد، برعكس، بايد غيرمستقيم و دربرگيرندهي شرايط مرتبط به جستجوي كار باشد (به عنوان مثال، برنامهي آر.اس.آ در فرانسه).
ب) تمام بچه از تأمين درآمد، دست كم در سطح به لحاظ ملي تعريف شده، از طريق مزاياي نقدي يا جنسي خانواده/كودك با هدف تسهيل دسترسي به تغذيه، آموزش و مراقبت مننفع شوند؟
بله، اما اما با تأملاتي كه در نكتهي قبلي بيان شد. به علاوه، الگوهايي موجود است كه از جمله شامل شرايطي براي دريافت كمكهاي خانواده ميشود، مانند شرايط مرتبط با مدرسه (به عنوان نمونه، برنامهي بولسا در برزيل).
پ) تمام اشخاص در سن فعاليت گروههاي معمولاً ساكن كشور كه قادر به كسب درآمد كافي نيستند از حداقل تأمين درآمد از طريق كمك اجتماعي، مزاياي زايمان، مزاياي ناتواني، ساير انتقاليهاي نقدي و جنسي، يا برنامههاي اشغال همگاني بهرهمند شوند؟
بله. اما تمام اين مزايا نميتوانند در آن واحد اجرا شوند.
ت ) تمام اشخاص در سن پيري معمولاً ساكن در كشور از تأمين درآمد، دست كم در سطح حداقل به لحاظ ملي تعريف شده، از طريق مزاياي نقدي يا جنسي بهرهمند شوند؟