هنوز هم كوچك زيباست؟
بنگاههاي كوچك و متوسط (ب.ك.مها) [3]، با تأمين دو سوم تمام شغلهاي رسمي در كشورهاي در حال توسعه و بيش از 80 درصد در كشورهاي كم درآمد، نقشي كليدي در شغلافريني بازي ميكنند.
بنگاههاي كوچك و متوسط (پنج تا 250 مستخدم) سهم بزرگي از شغلها را در كشورهاي صنعتي ايجاد ميكنند. اين يك واقعيت مستند است. اما هنوز بحث مهمي حول نقشي كه آنها در كشورهاي در حال توسعه بازي ميكنند مطرح است. آيا آنها در اين نوع از اقتصادها نيز موتور مهمي براي شغل آفريني هستند؟
سازمان بينالمللي كار (س.ب.ك) و آژانش آلماني همكاري بينالمللي به تازگي پژوهشي را منتشر كرده است كه اثر ب.ك.مها را بر شغل آفريني و فقرزدايي در كشورهاي در حال توسعه را تحليل ميكند و نتايج كاملا تشويق كننده هستند.
اين پژوهش – هنوز هم كوچك زيباست؟ مرور ادبيات اخير شواهد تجربي از سهم ب.ك.مها بر استخدام آفريني – حدود 50 مطالعه پژوهشي بررسي ميكند و نتيجه ميگيرد كه ب.ك.مها دو سوم تمام شغلهاي رسمي در كشورهاي در حال توسعهي آفريقايي، آسيايي و آمريكاي لاتين، و 80 درصد در كشورهاي كم درآمد، بيشتر در آفريقاي زير صحرا را تأمين ميكنند.
ب.ك.مها، به ويژه كارخانههاي جوان تر و كوچك تر،مهمتر از تأمين اكثريت شغلها در اقتصادهاي كم درآمد و نوظهور، كمك مهمي به شغل آفريني خالص ارايه ميدهند.
يك نظر وسيعاً پذيرفته شده اين است كه، ب.ك.مها به خاطر طول عمر كوتاهترشان، شغلهاي زياد ايجاد نميكنند، اما طبق اين مطالعه، اين حقيت ندارد: 50 درصد از كل استخدام آفريني ناشي از بنگاهاي كم از 100 مستخدم است.
افزايش شغل فقط ناشي از كمپانيهاي موجود نيست بلكه ناشي از كارخانههاي تازه تأسيس هم هست، به ويژه آنها كه در سالهاي اول فعاليت خيلي سريع رشد ميكنند.
تحقيقات اخير نشان ميدهد به خصوص در كشورهاي توسعهيافته اين صدق ميكند. پژوهش اين كتاب در خصوص اقتصادهاي نوظهور نيز، كه در آنها كارخانههاي كوچك سريعتر از كارخانههي بزرگ رشد ميكنند، به همين جمع بندي ميرسد.
با اين همه، ما هنوز از درك كامل روشي كه ب.ك.مها در كشورهاي كم درآمد و در حال توسعه بر اساس آن عمل ميكنند دور هستيم. در عرصههاي كليد، مانند كارخانههاي غير رسمي و خرد، و در خصوص كيفيت شغلهاي ايجاد شده در ب.ك.مها دادهها در دسترس نيستند.
لازم به گفن نيست سياستهاي بنگاهي خوب بايد از رشد تمام كارخانهها، بزرگ، متوسط و كوچك پشيباني كند، اما مهم است به در خاطر باشد كه ب.ك.مها با چالشهاي ويژهاي مواجه هستند: دشواري دسترسي به منابع مالي، بار سنگينتر ناشي از چارچوبهاي نظارتي، و هزينهي خسارت بسط رابطه با كمپانيهاي بزرگتر.
ما سياستهاي هدفمندي براي ب.ك.مها نياز داريم، نه به اين دليل كه آنها كوچك هستند، بلكه به اين دليل كه آنان موتورهاي كليدي اقتصاد واقعي و خاستگاه بنگاههي بزركتر هسند. به قول معروف، كوچك هنوز هم زيباست، اما فقط به شرطي كه بكوشيم اين را محقق سازيم.
در فضاي به سرعت متحول بازار، بنگاههاي كوچكتر در شكل بخشي به واقعيت چالشبرانگيز بازارهاي كار در سراسر جهان بازيگران كليدي هستند و خواهند بود.