سالهاست كه در كشور از ضرورت رشد صحبت ميشود. اما «رشد» واقعاً به چه معناست؟ دومين قسمت از فصل سوم كتابچهي «نقش تشكلهاي كارفرمايي در رشد و ارتقاء بنگاهها» به همين موضوع پرداخته و بسياري از رويكردهاي رايج اما نادرست در اين عرصه را تصحيح كرده است.
از آنجا كه بخش خصوصي و به خصوص تشكلهاي بخش خصوصي مسؤليت اصلي رشد را بر عهده دارند، از تمام كارفرماياني كه خلاصهي اين نوشته به صندوق پست الكترونيكي آنان ارسال ميشود انتظار ميرود متن نهايي اين سند مهم را در اختيار مسؤلان تشكلهاي متبوع خود قرار دهند و آنان را از انتشار اين سند با خبر سازند.
خاطر نشان ميشود كه پس از تكميل ترجمهي اين سند، متن كامل آن در اختيار تشكلهاي كارفرمايي عضو كانون عالي انجمنهاي صنفي كارفرمايي ايران گذاشته خواهد شد.
3. 1. رشد چيست؟
براي خواندن برگردان بخش پيشين اينجا را كليك كنيد
رشد به طور طبيعي [1] محقق نميشود. بايد يك تصميم آگاهانه و تعمدي باشد. هدفها و مقاصد خاص و واقعبينانه بايد تعريف شوند. لازم است اين هدفها مالكيت داشته باشند همراه با اذعان به اينكه تعهد به رشد پايدار ميتواند دههها به طول بكشد و تعاملي بنيادين بين حال و آينده است. فقط وفتي پذيرفتني خواهد بود كه به روشني به شيوهاي معتبر با يك راهبرد دستيافتني براي رسيدن به آن همراه شود.
و، سرانجام اينكه، بايد به روشني درك شود كه بخش خصوصي موتور رشد است، كه دولت يك نقش تسهيلكننده ايفاء ميكند:
دولت علت مستقيم رشد نيست. آن نقش بر عهدهي بخش خصوصي، سرمايهگذاري و كارآفريني در واكنش به علائم قيمتي و نيروهاي بازر است. اما دولت با ثبات، شرافتمند و كارآمد در درازمدت حياتي است. به عنوان نمونه، حيطهي اختيار دولت حفظ ثبات قيمت و پاسخگويي مالي را در بر ميگيرد كه هر دو بر خطرات و سودهايي كه بخش خصوصي با آنها مواجه ميشود تأثير ميگذارند. (كميسيون رشد و توسعه، 2008).
راهبردهاي رشد نبايد از نقطه نظر هدفهايي ماند ايجاد اشتغال يا توزيع درآمد تعريف شوند. گرچه اينها نتايج بسيار مهمي هستند، اما هدفهاي خاص نيستند. راهبردهاي رشد بايد در مورد ايجاد فضايي باشد كه از طريق حذف موانع و قيود، خلق بنگاه و توسعه، رشد بهره وري، اشتغال مولد، و نهايتاً توسعهي انساني را احياء كند. رشد وسائل دستيابي به هدفهاي مهم اجتماعي و فردي را در اختيار جوامع قرار ميدهد.
اما رشد اقتصادي هدفي فينفسه نيست. رشد بايد به نتايجي مثبت براي كارگران، كارفرمايان و جامعه به طور كلي (مثلاً شغل، منافع، سرمايهگذاري، ارتقاء استانداردهاي زندگي و پيشرفت اجتماعي) ترجمه شود.