سي و هشتمين بخش كتاب «رابرتز روولز آو اوردر» [1]، كه با نام مؤقت «نظام نامهي انجمن» در دست ترجمه به فارسي است، به «تازهسازي پيشنهادها» [2] اختصاص داده شده است.
يك اصل مهم در عرف پارلماني اين است كه نميتوان از مجمع خواست تا در يك اجلاس در مورد يك پيشنهاد مشخص دوباره تصميمگيري كند. اما همين اصل استثناءهايي دارد كه در اين بخش از كتاب مورد بررسي قرار گرفته است.
خاطر نشان ميشود، در عرف پارلماني، انواع پيشنهادهاي قابل طرح در انواع مجامع تصميم گيري كه تمام اعضاء آن يك رأي دارند، اعم از مجامع انجمنها و كانونها، كنگرهي احزاب و سازمانهاي سياسي، مجالس قانونگذاري، شوراها، كميتهها و هيأت مديرهها، به 5 دستهي كلي گروه بندي شده و روابط منطقي تمام پيشنهادها با يكديگر استخراج شده است و بر همين اساس، اولويت هر پيشنهاد نسبت به ساير پيشنهادها مشخص شده است. در نتيجه، در هر لحظه از روند مذاكره در يك مجمع تصميمگيري، فقط بعضي از پيشنهادها در دستور هستند و ساير پيشنهادها خارج از دستور خواهند بود و رئيس جلسه بايد از طرح پيشنهادهاي خارج از دستور جلوگيري كند. وجود همين قواعد نسبتاً پيچيده است كه بازي دموكراسي را به يك بازي قاعدهمند تبديل كرده است و بدون چنين قواعدي جز هرج و مرج يا باندبازي و استبداد باقي نميماند.
گفتني است كه قواعد عرف پارلماني، كه ريشه در تمدن يونان باستان دارد، بعدها در پارلمان انگلستان ساخته و پرداخته شد اما در ايالات متحده بود كه به صورت مكتوب درآمد. هنري مارتين رابرت نخستين فردي بود كه مجموعهي قواعد عرف پارلماني را در كتابي با عنوان «رابرتز روولز آو اوردر» در سال 1876 در آمريكا منتشر كرد و در حال حاضر ويرايش دهم اين كتاب كه در سال 2000 منتشر شده به عنوان مرجع پارلماني انجمنها مورد استفاده قرار ميگيرد. اين كتاب در واقع نظام نامه كلي هر فعاليت گروهي دموكراتيك است. با اين توضيحهاي اجمالي ميتوان به اهميت قواعد عرف پارلماني كه در اين كتاب گردآوري شده، براي استقرار دموكراسي در يك جامعه پي برد. به همين خاطر برگردان فارسي اين كتاب به علاقمندان به فعاليتهاي انجمني و گروهي تقديم ميشود.
براي خواندن ساير بخشهاي اين كتاب كه تا كنون به فارسي ترجمه شده به بخش عرف پارلماني «مؤسسه اخلاق پزشكي ايرانيان» و نيز به بخش عرف پارلماني همين شبكه مراجعه كنيد. انجمن ملي پارلمانتارينهاي آمريكااطلاعات ارزشمندي در اين زمينه در اختيار علاقمندان ميگذارد. براي اطلاعات بيشتر و برگزاري كارگاههاي آموزشي عرف پارلماني در ايران نيز به اينجا ايميل بزنيد.
§ 38- تازه سازي پيشنهادها
اگر پيشنهادي مطرح و بدون تصويب تعيين تكليف شود، و بعداً اجازه يابد كه پس از طرح دوبارهي آن از سوي يك عضو اساساً در همان رابطه در برابر مجمع قرار بگيرد، گفته ميشود كه آن پيشنهاد تازهسازي شده است. تازهسازي [3] پيشنهادها با اين اصل اساسي محدود ميشود كه از يك مجمع نميتوان خواست تا در جريان يك اجلاس، همان مسأله، يا اساساً همان مسأله، را دوباره بررسي كند – مگر از طريق تجديد نظر يك رأي (37) يا ابطال يك اقدام (35)، يا در ارتباط با اصلاح يك امر پيشتر به تصويب رسيده (نيز بنگريد به ص. 73-72). يك پيشنهاد پيشتر بررسي شده ممكن است از طريق تغيير چشمگير در جملهبندي يا به خاطر تفاوت در زمان يا شرايطي كه در آن مطرح ميشود، به صورت اساسي متفاوت شده باشد، و چنين پيشنهادي وقتي به طريق ديگري نتواند تازهسازي شود طبق نظامنامه خواهد بود.
قواعد محدودكنندهي تازهسازي پيشنهادها در مورد هيچ پيشنهادي كه از طريق بازپسگيري تعيين تكليف شده باشد به كار نميروند. پيشنهادي كه بازپسگيري ميشود تبديل به پيشنهادي خواهد شد كه انگار هرگز مطرح نشده است و ميتواند هر وقت كه اصالتاً طبق نظامنامه باشد تازهسازي شود، چرا كه هرگز از مجمع درخواست نشده كه در بارهي آن تصميم بگيرد.
دو اصل كلي ناظر بر تازهسازي پيشنهادهاست:
1) هيچ پيشنهادي در جريان همان اجلاسي كه طي آن در برابر مجمع قرار گرفته باشد نميتواند تازهسازي شود، مگر وقتي كه تازهسازي آن طبق قاعدهي ويژهاي مجاز شده باشد؛ و چنين قاعدهاي هميشه متضمن شرايطي است كه تحت آن شرايط آن پيشنهاد از برخي جنبهها به پيشنهاد ديگري تبديل شود. (براي بحث در مورد قواعد ناشي از اين اصل، بنگريد به نوناشوندگي در جريان همان اجلاس، و استثناءها، در ادامه). هرگاه بدون هيچ شرطي گفته شود كه يك پيشنهاد پارلماني خاص «نميتواند تازهسازي شود»، چنين سخني به اين معناست كه آن پيشنهاد نميتواند در جريان همان اجلاس تازهسازي شود، يا، در مورد يك پيشنهاد فرعي يا ضمني، در جريان همان اجلاس مربوط به همان پيشنهادي كه اين پيشنهاد فرعي يا ضمني مستقيماً به آن پيوست باشد، نميتواند تازهسازي شود.
2) هر پيشنهادي كه هنوز به كاربردني باشد ميتواند در هر اجلاس بعدي تازهسازي شود، به جز وقتي كه يك قاعدهي خاص از تازهسازي آن جلوگيري كند؛ و چنين منعي از تازهسازي در يك اجلاس بعدي معمولاً فقط وقتي ميتواند وجود داشته باشد كه پيشنهاد اول به عنوان يك پيشنهادِ نهايتاً تعيين تكليف نشده به اجلاس بعدي محول شده باشد، كه در اين مورد، مسأله ميتواند از طريق پيشنهاد اول به نتيجه برسد (بنگريد به ص. 88، و 30 – 329).
نوناشوندگي [4] در جريان همان اجلاس، و استثناءها
قواعد زير از اصل اول گفته شده در بالا ميآيند، كه بر اساس آن يك پيشنهاد در همان مجمع نوشونده نيست مگر آنكه مسأله به شكلي عوض شده باشد.
موارد خاص قاعدهي كلي عليه تازهسازي. كاربردهاي قاعدهي كلي عليه تازهسازي طي همان اجلاس شامل موارد زير است:
• يك پيشنهاد اصلي، يا پيشنهادي براي همان اصلاحيه نسبت به يك پيشنهاد مفروض، نميتواند در همان اجلاس تازهسازي شود مگر آنكه در جملهبندي يا شرايط آن تغييري صورت پذيرد كه به طور اساسي يك پيشنهاد جديد عرضه شود، كه در اين صورت، از نظر فني پيشنهاد متفاوتي خواهد بود. اگر يك مجموعه قطعنامهي با هم به رأي گذاشته شده رأي نياورده باشد، يك يا دو تا از پيشنهادها را ميتوان دوباره در همان احلاس ارايه داد، اما تعداد كافي از قطعنامهها بايد كنار گذاشته شوند تا از نقطه نظر نتيجهي احتمالي رأگيري واقعاً يك مسأله متفاوت را عرضه كند، در غير اين صورت، به يك رويهي تأخيري تبديل ميشود.
• يك پيشنهاد مبني بر تعويق دائم نميتواند در ارتباط با همان مسألهي اصلي طي همان اجلاس، به خاطر رأي قبلي به تعويق دائم، تازهسازي شود، حتي اگر آن پيشنهاد اصلي به صورت اساسي اصلاح شده باشد. يك فرصت ديگر براي تحقق همان هدف موجود خواهد بود – يعني، ناكام گذاشتن پيشنهاد اصلي – وقتي كه موقع رأيگيري نهايي فرا برسد.
• هيچ پيشنهادي نميتواند تازهسازي شود مادام كه رأي داده شده به آن بتواند تجديدنظر شود.
• يك پيشنهاد تجديدنظر كه رد شده باشد در ارتباط با همان رأي نميتواند تازهسازي شود. براي آنكه بار دوم قادر به تجديدنظر شود، مسأله اصلي بايد در جريان بررسي نخست به صورت اساسي اصلاح شود- كه در اين حالت، طرح پيشنهاد تجديدنظر براي بار دوم يك مسأله جديد خواهد بود.
• يك پيشنهاد ابطال كه رأي نياورده باشد در همان اجلاس نميتواند تازهسازي شود مگر آنكه پيشنهاد مورد نظر براي ابطال در همان فاصله به شكل كافي اصلاح شود كه يك مسألهي جديد را طرح كند.
• وقتي يك درخواست فوريتي يا اخطار برنامهاي حكم مخالف رئيس را دريافت كند، در همان اجلاس ديگر نميتواند مطرح شود مگر آنكه فرجامخواهي شده و حكم رئيس ابطال شود. پس از تأييد تصميم رئيس در فرجام، هيچ اخطار برنامهاي و فرجام مشمول همان اصل نميتواند در جريان همان اجلاس مطرح شود.
پيشنهادهايي كه ميتوانند در نشست بعدي همان اجلاس تازهسازي شوند. در ادامه دو مورد از پيشنهادهايي كه نميتوانند در همان نشست مطرح شوند، اما ممكن است به مسائل ديگري تبديل شوند – و در نتيجه، در نشست ديگري از همان اجلاس (بنگريد به 8) تازهسازي شوند، ارايه ميشود:
• هرچند پيشنهاد تعليق قواعد براي همان مقصود نميتواند در همان نشست تازهسازي شود، چنين پيشنهادي در نشست بعدي يا هر نشست آتي، حتي اگر نشست بعدي در همان روز برگزار شود يا بخشي از همان اجلاس باشد، ميتواند تازهسازي شود. اين تازهسازي به اين دليل مجاز ميشود كه در زمان نشست بعدي، وضعيت و حضور جمعيت براي تعديل تازهسازي به شكل كافي تغيير كرده باشد. صرف گذر زمان ممكن است مسأله را تازه كند.
• همان پيشنهاد تعويق موقت – يعني، پيشنهادي براي تعيين همان تاريخ، ساعت، و مكان براي نشست تعويقي- در همان نشستي كه رأي نياورده باشد نميتواند تازهسازي شود.، اما اگر، پس از رد پيشنهاد اول، مجع تصميم بگيرد كه يك نشست تعويقي را براي زماني زودتر از زمان پيشنهاد شده تعيين كند، در آن صورت، در آن نشست تعويقي طرح پيشنهاد تعيين يك نشست دوم تعويقي براي همان زماني كه در ابتداء براي بار اول مورد بررسي قرار گرفت، طبق نظامنامه خواهد بود.
پيشنهادهايي كه پس از پيشرفت اساسي كار و مذاكره ميتوانند تازهسازي شود. پيشنهادهاي زير اگر آنطور كه توضيح داده شده به مسائل جديدي بدل شوند، حتي در همان نشست نيز ميتوانند تازهسازي شوند:
• پيشنهادهاي فرعي ارجاع، تعويق موقت، كميت مذاكره، كفايت مذاكره، و رويميزگذاري، هرگاه پيشرفت كار يا مذاكره آنقدر باشد كه ديگر به طور خاص همان مسائل نباشند، ميتوانند تازهسازي شوند. به علاوه، يك پيشنهاد رويميزگذاري اگر يك امر فوري بروز كرده باشد كه هنگام رد آن از سوي مجمع ناشناخته بوده است، ميتواند تازهسازي شود.
• يك پيشنهاد رويميزبرداري كه رأي نياورده باشد ميتواند پس از تعيين تكليف اموري كه در پي رد آن پيشنهاد در دست بررسي قرار گرفته است، تاهسازي شود.
• يك تذكر دستور روز پس از تعيين تكليف امري كه مجمع پس از رد آن در دست بررسي قرار داده ميتواند تازهسازي شود.
• پيشنهاد ختم يا تنفس پس از پيشرفت اساسي در كار يا مذاكره – مانند ارايهي يك سخنراني يا اخذ يك تصميم مهم – ميتواند تازهسازي شود. رأي به پيشنهاد تنفس يا رويميزگذاري امري با خصوصيت تعديل تازهسازي يك پيشنهاد تعويق نيست؛ و رأي به هر يك از اين سه پيشنهاد براي اجازهي تازهسازي به دوتاي ديگر كافي نخواهد بود.
• پيشنهادهاي مربوط به ختم معرفي نامزدهها يا رأيگيريها پس از آنكه پيشرفت در امر معرفينامزدها و رأيگيري آن اندازه برسد كه آنها را به مسائل اساساً جديدي تبديل كند، ميتوانند تازهسازي شوند.
شرايط مانع تازهسازي در اجلاس بعدي
پيشنهادهاي اصلي كه به اجلاس بعدي ميروند؛ پيشنهادهاي تحت كنترل مجمع، به خاطر عدم تعيين تكليف نهايي. با استناد به اصل كلي دوم كه در صفحه 326 بيان شد، يك پيشنهاد اصلي كه در جريان يك مجمع مطرح شده اما به تصويب نرسيده باشد ميتواند، جز در مواردي كه در اين بند خاطر نشان ميشود، در هر اجلاس بعدي تازهسازي شود مگر آنكه بيمعني شده باشد. اين اسثتثناءها فقط از طريق يكي از روندهايي رخ ميدهند كه، از يك اجلاس به اجلاس ديگر، يك پيشنهاد اصلي تحت كنترل مجمع باقي بماند (يعني، تعيين تكليف موقت، اما نه نهايي)، به نحوي كه همان پيشنهاد بتواند در اجلاس بعدي مورد بررسي قرار بگيرد. سه مورد نخستين اين روندها، كه در زير خاطر نشان شدهاند، ميتواند فقط در سازمانهايي بروز يابد كه در آنها فاصلهي زماني بين دو اجلاس عادي (بنگريد به ص 88) بيش از يك فصل (سه ماه) باشد. در چنين انجمنهايي، يك پيشنهاد اصلي ميتواند در جريان اجلاس بعدي بعد از اجلاسي كه در آن:
1) به نشست بعدي به تعويق افتاد (14)، تازهسازي شود، زيرا آن هنگام پيشنهاد اول مطرح خواهد شد؛
2) رويميزگذاري و نه رويميزبرداري شد (17 ، 34)، تازهسازي شود، زيرا مسأله برداشتن پيشنهاد اول از روي ميز ميتواند مورد بررسي قرار بگيرد؛ يا
3) به رأيگذاشته شد و يك پيشنهاد مبني بر تجديدنظر آن رأي مطرح شد اما مورد بررسي قرار نگرفت (12)، تازهسازي شود، زيرا در اجلاس بعدي مسأله هنوز ميتواند با فراخوان پيشنهاد تجديدنظر مورد بررسي قرار بگيرد.
نيز، در هر مجمعي:
4) يك پيشنهاد اصلي كه به كميتهاي ارجاع شده باشد تا گزارش آن در اجلاس بعدي ارايه شود تا پس از آن اجلاسي كه در آن كميته گزارش ميدهد يا از بررسي خلع يد ميشود(36) نميتواند تازهسازي شود، زيرا مسأله به دست گرفته خواهد شد يا ميتواند در دسترس قرار بگيرد.
نوناشوندگي مخالفت ناوارد با بررسي يك مسأله. يك مخالفت با بررسي يك موضوع كه ناوارد باشد نميتواند حتي در اجلاس بعدي در ارتباط با همان پيشنهاد اصلي تازهسازي شود، اگر پيشنهاد اصلي از طريق يكي از چهار رويهاي كه بلافاصله در بالا توضيح داده شد، به اجلاس بعدي موكول شده باشد. اين قاعده صرفاً نتيجهي اين واقعيت است كه يك مخالفت با بررسي يك مسأله فقط ميتواند موقعي مطرح شود كه پيشنهاد اصلي براي نخستين بار طرح شده باشد، و بررسي آن هم هنوز شروع نشده باشد (بنگريد به 26). اما اگر پيشنهاد اصلي اوليه در يك اجلاس ناكام بماند – يعني، رأي نياورد يا تعويق دائم شود – و در اجلاس بعدي تازهسازي شود، در آن صورت يك پيشنهاد جديد است و بررسي آن، طبق قواعد عادي، ميتواند مورد مخالفت قرار بگيرد.