زماني براي بازانديشي
جورج سانتايانا، فيلسوف اسپانيايي در جملهي مشهوري گفته است: «كساني كه نتوانند گذشته خود را به خاطر آورند محكوم به تكرار آن هستند». احتمالاً به همين خاطر است كه آخرين گزارش صندوق بينالمللي پول (ص.ب.پ) در خصوص وضعيت اقتصاد جهاني ميپرسد: «آيا تاريخ بدهي دولت به ما هيچ درسي نميدهد كه با وضعيت فعلي چطور برخورد شود؟».
با توجه به ماهيت دو قطبي و ضد و نقيض بحث در خصوص رياضت و تشويق، پاسخ اين سوآل به شكل حيزتانگيزي روشن است: بله.
در بازگشت به سالهاي 1920، گزارش به ما يادآوري ميكند، وقتي دولت بعد از جنگ انگليس اقدامات رياضتي سختي را به پيش راند، به رغم تحمل درد، رشد آسيب ديد، بدهي و بيكاري افزايش يافت. وجه تشابه با بحران منطقه بورو روشن است.
پس از سقوط اخير نظم مالي جهاني در 2009، دولتها در ابتداء خرج را افزايش و مالياتها را كاهش دادند و در 2010 بهبود شروع شد. سپس دولتها و بازارهاي مالي نسبت به سطح بدهي نگران شدند و از تشويق به رياضت چرخيدند.
شبيه پژواك تجربه بريتانيا در سالهاي 1920، از نيمه دوم سال 2011، ص.ب.پ مجبور بوده در هر شماره جديد از «چشم انداز اقتصاد جهاني»خود از پيش بينيهايش نسبت به رشد بكاهد. به رغم درد، به ويژه در اروپاي جنوبي، هدفهاي كاهش از بدهيها و كسريها از دست رفتهاند. پيشبيني آخرين گزارش مبني بر اينهك رشد در سال 2012، به جاي 4 درصد 3/3 درصد خواهد بود به اين معناست كه افزايش بيكاري ادامه خواهد يافت.
چه چيزي خطا رفته است؟ ص.ب.پ اكنون ميگويد خطا در رياضيات است: در حاليكه دولتها فكر ميكردند كه يك درصد كاهش در كسري ميبايست سبب نيم درصد كاهش در رشد ميشد، عملاً سبب شده كه رشد حدود سه برابر كاهش يابد. به اين خاطر كه كاهش، رشد را سريعتر از بدهي كاهش ميدهد، كه تأثير چندجانبه منفي دارد كه رشد را باز هم كند تر ميكند.
تاريخ – و به نظر ميرسد رياضيات – هميشه به روي تفسير باز هستند و پيام جديد ص.ب.پ را اقتصاددانان و رهبران سياسي كه به اين حساب جديد باور ندارند و كساني هنوز بدهي دولت را به عنوان مشكلي كه بايد حل شود مينگرند به چالش ميكشند.
بر عكس، واكنش به نشست اخير ص.ب.پ/بانك جهاني در توكيو، كه با نظرات در مطبوعات و بلاگ سپهر مورد داوري قرار گرفت، اين است كه يافتههاي ص.ب.پ معنا يافت، خصوصاً به خاطر اينكه تعادي از دولتها اقدامهاي رياضتي را در همان زمان ا تصويب كردند و اثرات آن آشكار شد و گسترش يافت.