«رويكرد استراتژيك به مديريت تشكلهاي كارفرمايي» عنوان يكي از كتابهاي يك مجموعهي آموزشي مركب از شش كتاب است كه از سوي «دفتر فعاليتهاي كارفرمايي» (دفكا) سازمان بينالمللي كار (س.ب.ك) با هدف كارآمدسازي تشكلهاي كارفرمايي منتشر شده و حق برگردان فارسي آن، طي قراردادي، به كانون عالي انجمنهاي صنفي كارفرمايي ايران (كعاصكا) واگذار شده است. بخشهايي از اين كتاب پيشتر در شبكه اطلاعرساني كارفرمايان ايران (شاكا) منتشر شده و برگردان بخشهاي ديگر اين كتاب نيز به تدريج در اختيار تشكلهاي كارفرمايي سراسر ايران قرار ميگيرد. در ادامه برگردان بخش سوم اين كتاب با ارزش كه به تدوين بيانيهي مأموريت پردخته تقديم ميشود. از تمام رابطان تشكلهاي كارفرمايي درخواست ميشود پرينت اين سند ارزشمند را در اختيار مسؤلان تشكلهاي متبوع خود قرار دهند.
قطعاً كارفرمايان ايراني توجه خواهند كرد كه اين گونه رهنمودها معمولاً بر اساس تجربههاي كشورهاي پيشرفتهي صنعتي تدوين ميشوند كه در آنها حاكميت قانون و رعايت حقوق ديگران، كم و بيش، نهادينه شده، و مديريت تشكلها و سازمانها هيأتي نيست. بدون توجه به اين تفاوتهاي بنيادين، ممكن است هزينه و وقت بسيار زيادي صرف تدوين «برنامه استراتژيك» كنيد كه سالها در كشوي دبير انجمن خاك خواهد خورد و در رفتار هيأتي سازمان هم كمترين تغييري رخ نخواهد داد.
به رغم اين واقعيتهاي قابل تأمل، رهنمودهاي ارايه شده در اين كتاب را بسيار ارزشمند خواهيد يافت:
نقطهي شروع در روند برنامهريزي استراتژيك خلق يك بيانيهي مأموريت است. اين بيانيهي معمولاً كوتاه اغلب به صورت مختلف به عنوان مأموريت، چشمانداز، چشمانداز و ارزشها، مرام يا تركيبي از اين اصطلاحها يا اصطلاحهاي ديگر توصيف ميشود. عنوان بيانيه زياد مهم نيست.
هدف اين بخش فقط، و حتي شايد عمدتاً، كمك كردن به تشكل كارفرمايي نيست كه بيانيهي چشمانداز، مأموريت و ارزشهاي خودش را از اول تدوين كند. منظور مساعدت به تشكل است تا بيانيهي مأموريت فعلي خود را بازنگري كند تا با بعضي الزامهاي اساسي منطبق باشد.
كفيتهاي يك بيانيهي مأموريت مناسب
بيانيهي مأموريت يك توصيف فراگير و موجز از آن چيزي است كه تشكل ميخواهد به آن دستيابد. بيانيهي مأموريت بيانيهي «چگونگي» تحقق مأموريت يا بيانيهي «آنچه» قرار است انجام شود نيست. اين موضوعها در بخش چهار و زير عنوان برنامهريزي استراژيك بررسي خواهند شد. برنامهي استراتژيك سندي است براي يك دورهي زماني محدود، اغلب سه يا پنج ساله، و در معرض بازنگري مداوم درچارچوب شرايط بروني و دروني. چشمانداز سازماني يك بيانيهي هدفهاي كلي و اصول راهنماست و در معرض بازنگري مستمر قرار نميگيرد. گرچه بازنگري دورهاي بيانيهي مأموريت در مقايسه با استراتژيها و برنامههاي كاري خوب است، اما اين بررسي عمدتاً براي ارزيابي اين است كه آيا برنامههاي كاري در جهت مأموريت اعلام شدهي تشكل صورت گرفته يا نه و نه برعكس.
يك بيانيهي مأموريت خوب بايد:
- اعضاء، كاركنان، تشكلهاي شريك و مردم را بايد از دلايل وجودي تشكل مطلع سازد؛
- يك نقطهي مرجع روشن براي استقرار استراتژي و هدفها، تدوين اولويتها براي تخصيص منابع و تعيين وظايف تشكل فراهم آورد؛ و
- به عنوان منبعي براي همبستگي و الهام بخشي اعضاء و كاركنان در دستيابي به هدفهاي سازماني تأمين كند.
آليسون و كايي اعتقاد دارند كه يك بيانيهي مأموريت خوب بايد عناصر زير را در بر داشته باشد:
- منظور. فضاي رقابتي براي كسب و كار»؛
- كسب و كار. توصيف روشهاي اصلي رسيدن به آن منظور،به عنوان نمونه، «از طريق دفاع كارآمد و ارايهي خدمات به اعضاء»؛ و
- ارزشها. فهرستي از ارزشها، باورها يا اصول راهنما مورد قبول اعضاء تشكل، به عنوان نمونه، «دستارودهاي با كيفيت و ارزش براي خدمات پولي».
نگارش بيانيهي مأموريت
نگارش بيانيهي مأموريت آسان نيست. اين امر مستلزم مشاركت ذينفعان كليدي مانند كاركنان و اعضاء در تدوين و تصويب آن است. اين كار اغلب مدتي زمان ميبرد. به ويژه هنگامي كه بيانيهي مأموريت توافقي حاصل يك مصالحه نباشد، بلكه بيانيهاي باشد كه به روشني به دنياي بيرون اعلام كند كه تشكل در پي چيست و تصور و تعهد كاركنان و اعضاء را ثبت كند. بيانيهي مأموريت يك «استاندارد طلا» است كه فعاليتها و اولويتهاي تشكل با آن ارزيابي ميشود.
زمان صرفهجويي شده در تدوين بيانيهي مأموريت اغلب هنگام تلاش براي برگردان آن به استراتژيها و كارنقشهها تلاف خواهد شد.
اگر تصميم گرفتهايد يك تيم كوچك برنامهريزي براي مديراجرايي ارشد سازمان دادهآيد ميبايست با آنان كار كنيد. در غير اين صورت، بايد با خود هيأت مديره كار را شروع كرد. تمرين زير از آن چيزي گرفته شده كه كنفدراسيون كارفرمايان كسب و كار ايرلند وقتي بيانيهي مأموريت و ارزشهاي خود را در اواخر دههي 1990بازنگري كردند مورد استفاده قرار دا ند:
تمرين عملي
پرسشهاي زير را مورد بحث قرار دهيد و بيانيهي مأموريت تشكل خود را بر اساس پاسخ آنها تدوين كنيد:
پرسش اول
اصليترين مشكل (هايي) كه تشكل كارفرمايي ما به خاطر حل ان (ها) تشكيل شده چيست؟ توضيح دهيد كه دنيا چگونه بايد بهبود مييافت، تغيير ميكرد، يا متفاوت ميشد اگر تشكل ما با موفقيت اين مشكل را حل ميكرد يا به نيازها پاسخ ميداد؟
پرسش دوم
مقصود اصلي تشكل كارفرمايي ما چيست؟ پاسخ بايد يك بيانيهي كوتاه باشد كه نتيجهي نهايي را كه ما اميدواريم به آن برسيم توصيف كند؛ شناسايي نايج و پيامدها (مثل بهبود فضاي كسب و كار) را تضمين كرده و روشهاي دستيابي به اين نتايج را (مثلاً از طريق رايزني با دولت) خاطر نشان سازد.
پرسش سوم
كسب و كار ما چيست؟ كاري را كه انجام ميدهيم – خدمات و فعاليتهاي اصلي خود را – توصيف كنيم.