روشهاي استاندارد معرفي نامزد در انجمنها و سازمانهاي دموكراتيك
در حاليكه روز چهارشنبه 5 آبان ماه 1389 انتخابات هيأت مديرهي كانون عالي انجمنهاي صنفي كارفرمايي ايران در تهران برگزار ميشود، اين پرسش قابل طرح است كه آيا رويههاي معرفي و انتخاب نامزد در اين كانون عالي با روش استاندارد عرف پارلمان انطباق دارد يا نه؟
گفتني است كه «عرف پارلماني» مجموعهي قواعد ناظر بر هر نوع فعاليت دموكراتيك گروهي است كه هر يك از اعضاء آن گروه بك رأي دارد. اين قواعد كه ريشه در تمدن يونان باستان دارد، طي چندين قرن در پارلمان انگلستان تكامل يافت و بعدها در ايالات متحد آمريكا مكتوب شد و انجمنها و سازمانهاي دموكراتيك طبق اين قواعد اداره ميشوند و آنچه كه در ايران به عنوان اساسنامه شناخته ميشود بخش بسيار كوچكي از اين قواعد است كه مشخصات يك انجمن خاص را تعريف ميكند و نه قواعد ادارهي مجامع تصميمگيري را.
خاطر نشان ميشود كه متن زير از «پيام آبادگران» نشريهي انجمن شركتهاي ساختماني، ويژهي انتخابات هيأت مديره، نقل ميشود. در بخش اول اين نوشته، عرف پارلماني به مثابه يك مجموعه قواعد حقوقي، و هر تصميم گروهي به مثابه انعقاد يك عقد مورد بررسي قرار گرفته است:
هرچند به دليل نزديك بودن زمان انتخابات اعضاء هيأت مديرهي انجمن شركتهاي ساختماني(شنبه 17 مهر ماه 89)، بحثهاي «گروه همانديشي اعضاء انجمن شركتهاي ساختماني» نيز حول همين محور دور ميزد، اما تأكيد آن بحثها بيشتر ناظر بر محتواي اين انتخابات بود. يعني اينكه چه كساني با چه مؤلفهها و شاخصهايي بايد به عنوان نامزد شوند؟ و از ميان نامزدها، براساس چه شاخصهايي و به چه كساني بايد رأي داد؟ و مسؤليت منتخبان در قبال اعضاء چيست؟ در مورد اين پرسشها «گروه همانديشي» به جمعبنديهايي رسيد كه در بخشهاي ديگر اين ويژهنامه ارايه شده است. با اين همه ميتوان پرسيد آيا اساسنامه و آئيننامههاي انجمن روش معرفي نامزدها را مشخص كرده است؟ و آيا روش معرفي نامزدها كه لابد طبق يك سنت عرفي صورت ميگيرد، استاندارد هم هست؟ متن زير به همين موضوع پرداخته است.
خاطر نشان ميشود متن زير برگرفته از فصل 46 كتاب «نظامنامهي انجمن» است با عنوان: «معرفي و انتخاب نامزدها». در اين بخش شش روش استاندارد معرفي نامزدها توصيف شده است.
گفتني است عنوان اصلي كتاب، «قواعد نظام رابرت» است كه در سال 1867 توسط فردي به نام مارتين هنري رابرت» تدوين شد و ويرايش دهم آن در سال 2000 با حدود 800 صفحه در ايالات متحد آمريكا منتشر شده است. اين كتاب و كتابهاي مشابه، در واقع همان «كامون لاو» يا «قانون عام» انگلستان را مدون كردهاند كه طي قرنها در پارلمان انگليس شكل گرفت و هر مجمع تصميمگيري براساس آن قواعد عرفي اداره ميشود و انجمنها معمولاً يكي از اين كتاب را به عنوان مرجع پارلماني خود انتخاب ميكنند تا مجامع خود را براساس قواعد آن برگزار كنند.
نيمهي اول كتاب «نظامنامهي انجمن»، روابط منطقي و انتزاعي ناظر بر مجموعهي پيشنهادهاي قابل طرح در مجامع تصميمگيري را استخراج و دستهبندي و توصيف كرده است. اين قواعد تا حدي پيچيده است و دست كم هفت اختراع آموزشي براي آموزش آنها در ادارهي پتنت آمريكا به ثبت رسيده است. با اين همه، تقريباً تمام دانشگاههاي ايالات متحده دورههايي را براي آموزش قانون پارلمان به دانشجويان برگزار ميكنند و شركت در اين نوع كلاسها 14 امتياز توسعهي حرفهاي نيز در پي دارد و در هر محله و روستاي ايالات متحد ميتوان افرادي را يافت كه با اين قواعد آشنا هستند و به عنوان «پارلمانتارين» شناخته ميشوند كه نوعي تخصص در ادارهي جلسات مجامع عمومي است.
از آنجا كه كتاب به عنوان يك مرجع حقوقي نثري سنگين و موجز دارد، تلاش شده است تا نكات اساسي مربوط به معرفي نامزدها به زبان سادهتر توصيف شود. براي مطالعهي متن كامل اين بخش «عرف پارلماني» در سايت «پيام كارفرمايان» مراجعه كنيد.
تشريفات و اشرافيت
هر فعاليت گروهي و از جمله برگزاري هر نوع نشست تصميمگيري در قالب مجامع عمومي، كنوانسيونها، هيأت مديرهها، كميتهها و شوراها به «تشريفاتي» احتياج دارد كه اگر رعايت نشود به خودماني شدن و شخصي شدن روابط منجر شده و سرانجام مجموعه را از هم ميپاشاند.
يك مراسم حراجي را مورد توجه قرار دهيد. در اين بازارها كالاهاي منحصر به فردي فروخته ميشود كه قيمت آنها را تمايل خريدارن حاضر در مراسم تعيين ميكند. گردانندهي مراسم با صداي بلند كه همهي حاضران بشنود، و سه مرتبه پشت سرهم، قيمت كالا را اعلام ميكند و پس از مكث كوتاهي ميپرسد: بالاتر نبود؟ و در صورتي كه خريداري با پيشنهاد بالاتر اعلام حضور نكند، چكش مخصوصش را روي تكهاي چرم ميكوبد و اين عمل نمادين به اين معناست كه يك قرارداد اقتصادي امضاء شده و رسميت يافته است. بدون چنين تشريفاتي داوري در مورد انعقاد يك معامله با اين خصوصيات غيرممكن ميشود.
يك مراسم متداول ديگر را از اين زاويه بررسي ميكنيم: عاقد با صداي بلند و كاملاً واضح شرايط عقد را به صورت كامل تشريح ميكند و از عروس و داماد ميپرسد كه آيا به او وكالت براي عقد را ميدهند يا نه و عروس و داما مكلفند با صداي بلند به نحوي كه همه بشنوند «بله» بگويند كه به معناي دادن وكالت براي انعقاد قرارداد عقد است.
به اين ترتيب، وجود قوانين ملموس و عيني، قابل رؤيت، مفهوم، ساده، منطقي و مورد قبول تمام ذينفعان، و از اين مهمتر، رعايت اين قوانين، به نوعي تشريفات ميانجامد كه وجود آنها براي بقاء انواع مراسم و آئينها و فعاليتهاي گروهي واجب و ضروري هستند.
البته، ميتوان تشريفات را با اشرافيت – كه لابد چيز ناجوري است و بايد با يك حركت انقلابي در زبالهدان تاريخ انداخته شود، عوضي گرفت و زيرآب هر نوع تشريفاتي را زد. در آن صورت كافي است مراسم تشيع جنازهي مرحوم پاپ را با ساير بزرگان مذهبي كه بدون تشريفات تشيع شدند مقايسه كنيم. كدام يك آبرومندانهتر هستند؟
خصوصيات قواعد پارلماني
تمام قواعد عرف پارلماني كه ناظر بر فعاليتهاي انجمني هستند، كم و بيش مانند قواعد مراسم حراجي و مراسم عقدكنان عمل ميكنند. آنها مجموعهاي قواعد «حقوقي» هستند كه عملي شدن هركدام از آنها به معناي جاري شدن يك صيغهي عقد و انعقاد يك قرارداد بين اعضاء حاضر در يك نشست و يك انجمن هستند كه لغو آن قرارداد نيز تابع تشريفاتي است كه بدون رعايت آن، لغو آن غير ممكن است.
رئيس جلسه بايد جملات استاندارد و مشخصي را با لحن مشخص به كار ببرد. قواعد پارلماني حتي با دقت مشخص كردهاند كه رئيس جلسه هنگام اعلام چه نكاتي و به چه دليل بايد حتماً از جاي خود برخيزد. به اين ترتيب، وقتي رئيس جلسه برميخيزد و نتيجهاي را اعلام ميكند تمام بازيگران حاضر در ميدان ميدانند معناي بلند شدن رئيس جلسه چه بود و كدام يك از توافقهاي گروهي منعقد شد.
همچنين وقتي رئيس جلسه چكش خودش را روي چرم مخصوص ميكوبد از نظر حقوقي به اين معناست كه مثلاً وقت معرفي نامزدها تمام شد. و اگر عضوي بخواهد پس از ضربهي چكش رئيس نامزد جديدي معرفي كند بايد آراء مجمع را كسب كند. در غير اين صورت حق معرفي نامزد را در آن مجمع نخواهد يافت.
متأسفانه انجمنهاي ايراني با قواعد نسبتاً پيچيده عرف پارلماني اصلاً آشنا نيستند. بنا بر اين، طرح اين پرسش كه اين قواعد چرا ضروري هستند براي كساني كه اين قواعد را نميشناسند بيمعناست. با اين همه، و پيش از پرداختن به روشهاي مربوط به معرفي نامزدها، به يك نكتهي مهم بايد اشاره شود.
انجمن: صحنهي رقابت گلادياتورها
براي بسياري از ما ايرانيها، «انجمن» يك مكان عرفاني براي فراموش كردن خودخواهيها، منفعتطلبيها و تكرويهاست. در هر مجمع تصميمگيري اگر فردي بر نظرش اصرار كند عملي غيراخلاقي انجام داده است. اگر براي پيروزي در انتخابات هيأت مديره دست به تبليغ نظرات و برنامههاي خود بزند فردي شهرت طلب خواهد بود و عملش مزموم. اينجا، در اين فرهنگ كهنسال كه هنوز فرديت در آن متولد نشده است، پشت سر شما تا بخواهيد حرفها و حديثهاست. اما كمتر كسي در يك مجمع تصميمگيري نظر و عقايد كسي را به نقد ميكشد. با تأكيد و با صراحت بايد اذعان كرد كه عرف پارلماني اصلاً به درد چنين فرهنگي نميخورد.
برعكس، در عرف پارلماني فرض بر اين است كه هر فرد يك صاحب نظر و صاحب «رأي» است، و انجمن، درست مانند صحنهي نبرد گلادياتورها، صحنهي رقابت اعضائي است كه هركدام يك «من» هستند نه يك «شبه من». و قواعد عرف پارلماني، قواعد حقوقي نستباً پيچيدهاي است كه مانع از جنگ گلادياتورها ميشود و اجازه ميدهد تا آنان به طريق مسالمتآميز نظر خود را به كرسي بنشانند.
با اين توضيحها، كه بدون آشنايي نسبتاً كامل با قواعد عرف پارلماني نامفهوم باقي ميماند، ميتوان دريافت كه آموختن عرف پارلماني ماند آموختن قواعد رياضي يا پزشكي يا مهندسي، يك امر فني نيست، بلكه قواعد رفتاري است و اعضاء يك انجمن بايد بتواند طبق آن قواعد فكر و رفتار كنند. اما اين امر تحقق نمييابد تا «شبه من» به «من» و فردي صاحب «رأي» بدل شود.
شش روش براي معرفي نامزدها
تمام اين مقدمات به اين خاطر گفته شد تا از ابتداء روشن باشد كه معرفي نامزدها در انجمنهايي كه اساس آنها مبتني بر رقابت براي پيشبردن نظر است، هر حركت خارج از قاعده در معرفي يك نامزد، يك عمل خلاف قاعدهي حقوقي است كه كل بازي را به هم ميريزد. و به همين دليل معرفي نامزدها هم بايد طابق النعل به النعل طبق قواعد عرفي انجام شود. وگرنه در جايي كه «رأي» به يك شوخي تلخ بدل شده كمتر كسي حاضر است با نامزد كردن خودش به چنين بازيهايي حتي رسميت ببخشد. در نتيجه، بحث از روش معرفي نامزد شايد محلي از اعراب هم نداشته باشد. با اين همه، در عرف پارلماني، همانطور كه گفته شد، شش روش استاندارد براي معرفي نامزدها وجود دارد. اين شش روش عبارتند از :
- 1. معرفي نامزدها از سوي رئيس
- 2. معرفي نامزدها از سوي صحن
- 3. معرفي نامزدها از سوي كميته
- 4. معرفي نامزدها با برگه
- 5. معرفي نامزدها با نامه
- 6. معرفي نامزدها با طومار
در ادامه هر يك از اين روشها به اختصار معرفي ميشود. اما پيش از آن تذكر اين نكته ضروري است كه آئيننامههاي يك انجمن بايد روشهاي معرفي نامزدها را مشخص كنند. اما اگر در آئيننامهها روش معرفي نامزدها مشخص نشده باشد و مجمع عمومي نيز روشي براي اين كار مشخص نكرده باشد، يك عضو ميتواند پيشنهاد تجويز روش معرفي نامزدها را مطرح كند. گفتني است كه در عرف پارلماني، هر پيشنهاد 8 خصوصيت عمده دارد كه اگر قرار باشد به صورت خيلي خلاصه و كلي مطرح شود عبارتند از:
1. اينكه اولويت پيشنهاد مورد نظر در مقايسه با ساير پيشنهادها چيست؟ به بيان دقيقتر، از كدام پيشنهادها سبقت ميگيرد و از كدام پيشنهادها عقب ميافتد؟ و آيا هنگامي كه يك پيشنهاد خاص در دست بررسي باشد طرح آن طبق نظامنامه خواهد بود يا نه؟ چرا كه هرگاه عضوي پيشنهادي را در مجمع مطرح كند كه از نظر سلسله مراتب اولويتها به موقع نباشد، خارج از دستور تلقي ميشود و رئيس جلسه اجازهي طرح آن پيشنهاد را به او نخواهد داد.
2. پيشنهاد مفروض، در مورد كدام پيشنهادهاي ديگر كاربرد دارد و قابل طرح است؟ و كدام پيشنهادهاي ديگر در مورد آن كاربرد خواهد داشت؟ 3. آيا وقتي كسي وقت گرفته باشد، طرح اين پيشنهاد مفروض طبق نظامنامه هست يا نه؟
4. آيا پيشنهاد مفروض احتياح به سكند شدن دارد يا نه؟
ذكر اين توضيح لازم است كه هيچ پيشنهاد اصلي در مجمع مورد بررسي قرار نميگيرد مگر آنكه دست كم يك نفر با بررسي آن پيشنهاد در مجمع موافق باشد. به اين عمل سكند كردن يا حمايت كردن گفته ميشود.
5. آيا پيشنهاد مفروض قابل مذاكره هست يا نه؟
توضيح اينكه، به عنوان مثال، پيشنهاد كفايت مذاكره، قابل مذاكره نيست، اما پيشنهاد تعويق نشست، قابل مذاكره است: نشست بعدي چه زماني و در كجا برگزار شود؟ اين عناصر قابل مذاكره هستند.
6. آيا پيشنهاد مفروض قابل اصلاح هست يا نه؟
7. پيشنهاد مفروض براي تصويب به چه تعداد آراء نياز دارد؟ گفتني است كه آراء مورد نياز براي تصويب پيشنهادهاي متفاوت متفاوت خواهد بود. به عنوان نمونه، تصويب پيشنهاد كفايت مذاكره، يا كفايت معرفي نامزد، به دو سوم آراء مجمع نياز دارد (از ذكر دلايل آن صرف نظر ميشود).
8. آيا پيشنهاد مفروض ميتواند مورد تجديد نظر قرار بگيرد يا نه؟
با اين توضيحها ذكر اين نكته مفيد است كه پيشنهادهاي مربوط به معرفي نامزدها در فصل 30 كتاب نظامنامهي انجمن» بررسي شده است. اما تا آنجا كه به اين نوشته مربوط ميشود، بايد گفت، در مورد تصويب آن پيشنهاد از تكنيك «جاي خالي» استفاده ميشود. اين روش در مورد پيشنهادهايي به كار ميرود كه يك عنصر متغيير در آن مطرح شده باشد.
مانند پيشنهاد مربوط به پرداخت شارژ ماهانه در يك ساختمان. براي اين پيشنهاد، ميزان مبلغ شارژ ماهانه را «خالي» ميگذارند. و بعد، در مورد ارقام پيشنهادي، از كمترين رقم به بيشترين رقم، يا برعكس، رأيگيري ميشود و هر رقمي كه رأي آورد در جاي خالي قرار ميگيرد. در مورد پيشنهاد مربوط به تصويب روش معرفي نامزدها نيز از روش «جاي خالي» استفاده ميشود. يعني به همان ترتيبي كه اين روشها، از شماره يك تا شمارهي شش، مرتب شده است، به رأي گذاشته ميشود. به اين معنا كه اول در مورد روش معرفي نامزدها از سوي رئيس رأيگيري ميشود. اگر رأي آورد، براساس همان عمل ميشود. اما اگر رأي نياورد روش دوم، يعني معرفي نامزدها از سوي صحن به رأي گذاشته ميشود و به همين ترتيب تا روش ششم.
● معرفي نامزدها از سوي رئيس
يك انجمن بايد در آئيننامههاي خود روش معرفي نامزدها را مشخص كرده باشد. يكي از اين روشها، همانطور كه توضيح داده شد، معرفي نامزدها از سوي رئيس است. به اين ترتيب، با تصريح آئيننامه يا تصويب يك پيشنهاد، رئيس ميتواند افراد را براي عضويت در كميتهها و سمتهاي مشابه (به استثناء كميتهي معرفي نامزدها) معرفي كند.
● معرفي نامزدها از سوي صحن مجمع
اگر اين روش در آئيننامهي انجمن مشخص شده باشد، يا اگر اين روش در مجمع به تصويب برسد، رئيس بايد زمان معرفي نامزدها از سوي مجمع را اعلام كند. زمان اين كار نيز بايد مشخص شده باشد، و اگر مشخص نشده باشد، طبق عرف پارلماني، پيش از شروع برگزاري انتخابات خواهد بود. اما اگر انجمن «كميتهي معرفي نامزدها» داشته باشد، حتماً بايد بعد از آنكه اين كميته گزارش خودش را خواند و كانديداهايش را معرفي كرد، رئيس، پيشنهاد معرفي نامزدها از سوي صحن مجمع را اعلام ميكند. وقتي رئيس فراخوان معرفي نامزدها را اعلام كرد، هر عضوي ميتواند برخيزد و اعلام كند:
عضو: من آقاي الف را نامزد ميكنم.
رئيس: آقاي الف نامزد شد. آيا نامزد ديگري هست؟
گفتني است كه جزئيات مربوط به اين روش در فصل 46 كتاب «نظامنامه انجمن» تشريح شده است. اما نكتهاي كه بايد به آن اشاره كرد اين است كه رئيس بايد تا وقتي هيچ نامزد ديگري از سوي صحن معرفي نشود، كار را ادامه دهد و تصويب پيشنهاد «كفايت معرفي نامزد»، اگر از سوي كسي مطرح شود به دو سوم آراء موافق نياز خواهد داشت.
● معرفي نامزدها از سوي كميته
در انجمنهاي معمولي(از نظر اندازه متوسط) نامزدها از سوي «كميتهي معرفي نامزدها» معرفي ميشوند. اين كميته معمولاً پيش از انتخابات تشكيل ميشود تا نامزدها را براي سمتهاي مختلف معرفي كند.
رئيس ميتواند، طبق آئيننامهها، اعضاء تمام كميتهها را به جز كميتهي معرفي نامزدها، انتخاب و معرفي و منصوب كند.
معمول نيست كه كميتهي معرفي نامزدها، براي يك سمت بيش از يك نامزد معرفي كند، با اين حال كميته اين حق را دارد، مگر آنكه آئيننامهها طور ديگري مقرر كرده باشند. به علاوه، ملزم كردن كميته به اينكه براي هر سمت بيش از يك نامزد معرفي كند نيز مناسب نيست، به اين دليل كه اعضاء كميته ميتوانند با نامزد كردن فردي كه شانس انتخاب شدن ندارد اين الزام را دور بزنند.
اعضاء كميتهي معرفي نامزدها نبايد از نامزد شدن محروم شوند. چرا كه چنين الزامي به اين معنا خواهد بود كه فعاليت در كميته نوعي تنبيه است، چون اعضاء آن از يك حق طبيعي محروم ميشوند. كميتهي معرفي نامزدها مناسب است كه پيش از ارايهي گزارش خود با تمام افرادي كه مايلند نامزد شوند تماس بگيرد تا موافقت آنان را با نامزدي تضمين كند.
زمان ارايهي گزارش كميتهي معرفي نامزدها را قواعد يا سنتهاي سازمان تعيين ميكند. در بعضي از انجمنها تا هنگام برگزاري انتخابات نامزدها معرفي نميشوند. اما اگر اشتياق به دانستن نام نامزدها در يك سازمان زياد باشد كميته ميتواند نامزدهاي خود را پيش از زمان برگزاري انتخابات، مثلاً از طريق نامه، اعلام كند.
وقتي قرار ميشود كميتهي معرفي نامزدها گزارش خود را به مجمع ارايه دهد، رئيس كميته برميخيزد و گزارش خود را به شكل زير به مجع تقديم ميكند:
رئيس كمتيه: جناب رئيس، كميتهي معرفي نامزدها، نامزدهاي زير را تقديم ميكند: براي رياست، آقاي الف، براي نايب رئيسي، آقاي ب، براي دبيري آقاي پ، [و به همين ترتيب، براي هر سمتي كه بايد احراز شود، نامزدها را به همان ترتيبي كه در اساسنامهي انجمن نام آنان ذكر شده نام ميبرد].
گروه اقليت در كميته معرفي نامزدها ميتواند، در صورتي كه معرفي نامزد علاوه بر كميته از سوي صحن مجمع هم مجاز باشد، نامزدهاي ديگري براي بعضي يا تمام سمتها پيشنهاد كند.
كميتهي معرفي نامزدها پس از ارايهي گزارش خود به صورت خود به خودي منحل ميشود. با اين حال اگر يكي از نامزدها كنار بكشد، و وقت هم باشد، كميته دوباره تشكيل ميشود تا براي معرفي فرد ديگري تصميم بگيرد.
پس از قرائت گزارش كميتهي معرفي نامزدها، رئيس زمان معرفي نامزدهاي ديگر از سوي صحن را اعلام ميكند.
● معرفي نامزدها با برگه
يكي ديگر از روشهاي معرفي نامزد، استفاده از برگه است. هدف از اين روش اين است كه مجمع دريابد اعضاء به چه كساني تمايل دارند و هنگام رأي دادند اين تمايلات را به حساب آورند.
معرفي نامزد با برگه درست مانند رأي دادن با برگه است، با اين تفاوت كه هر كس كه يك رأي بياورد نامزد است و صندوقداران هم آراء مورد نياز براي نامزدي را اعلام نميكنند. از آنجا كه هر عضو حق دارد كه براي هر سمت هر تعداد نامزد معرفي كند، ديگر كسي نميتواند از طريق صحن نامزدي را معرفي نمايد.
معرفي نامزد با برگه نميتواند جاي انتخاب آنان را با برگه بگيرد. در نتيجه وقتي نامزدها با برگه معرفي شدند، انتخاب آنها با برگه بايد انجام شود.
محدود كردن انتخاب از ميان دو نامزد برتر براي يك سمت غلط است. چرا كه اين دو نفر دو جناح عمدهي درون يك سازمان را نمايندگي ميكنند. در حاليكه شكاف در يك سازمان ممكن است عميقتر باشد. در نتيجه، وقتي هيچ نامزدي اكثريت آراء (بيش از نصف) را كسب نكرد، و انتخابات به دور بعد كشيده شد، تمام كانديداها بايد دوباره به عنوان نامزد مطرح شوند و نه فقط دو نامزد پيشتاز. اين امر امكان ائتلاف بين اعضاء را افزايش ميدهد و به اتحاد بين اعضاء مدد ميرساند.
● معرفي نامزدها با نامه
اين روش براي انجمنهايي كه اعضاء آنها در سطح كشور پراكنده هستند مفيد است و از توضيح آن صرف نظر ميشود.
● معرفي نامزدها با درخواست
آئيننامهها ميتوانند مقرر كنند كه يك عضو براساس درخواست تعدادي از اعضاء نامزد شود. از توضيح روش تهيه و ارسال اين نامه به اعضاء خودداري ميشود.