در آستانهي برگزاري انتخابات دهمين دروهي رياست جمهوري اين پرسش قابل طرح است كه آيا كارفرمايان كشور خواستههاي كسبوكار را تدوين كردهاند؟ و آيا قادر خواهند بود ضرورت درخواستهاي خود را براي افكار عمومي استدلال و تبيين كنند؟ و آيا راهكارهاي مناسب براي طرح و دفاع از اين خواستهها را مدون ساختهاند؟ و آيا ميتوانند براي تحقق اين خواستهها نيروهاي خود را بسيج كنند؟ و خلاصه اينكه آيا خواهند توانست امكانات خود را در حمايت از نامزدي به ميدان آورند كه نسبت به درخواستهاي ملي آنان تعهد خواهد پذيرفت؟
سومين كتاب از بستهي آموزشي «تشكلهاي كارفرمايي كارآمد» كه از سوي سازمان بينالمللي كار و سازمان بينالمللي كارفرمايان تهيه و منتشر شده به موضوع «دفاع» پرداخته است. در بخش سوم اين كتاب روش تدوين «كارنقشهي ملي كسب و كار» مورد بررسي قرار گرفته است.
خاطر نشان ميشود در چند روز آينده و براساس رهنمودهاي همين كتاب، نسبت به تدوين پيشنويس كارنقشهي ملي كسب و كار در ميان تشكلهاي كارفرمايي اقدام خواهد شد تا بتوان اين نقشهي كار را با نامزدهاي رياست جمهوي در ميان گذاشت و نسبت به حمايت از يكي از آنان تصميم گرفت. از همين رو از تمام تشكلهاي كارفرمايي و به ويژه از رابطان خبري اين تشكلها درخواست ميشود نسخهي كاغذي اين نوشته را در اختيار اعضاء هيأت مديرهي تشكل متبوع خود قرار دهند تا با روش استاندارد تدوين كارنقشهي ملي كسب و كار آشنا شوند و به تدوين اين كار نقشه طي هفتههاي پيش رو مدد برسانند. و اما ترجمهي قسمتهايي از بخش سوم كتاب:
اگر قرار باشد تشكلهاي كارفرمايي در تلاشهاي دفاعي خود كارآمد باشند، بايد درك روشني از هدفهايي كه در پي آن هستند داشتبه باشند. هدفهاي خطمشي عمومي دفاع به روشهاي متعددي توصيف ميشوند، اما بيشتر اوقات، تشكلهاي كارفرمايي آنها را «كارنقشهي كسب وكار» [1] يا يك «كارنقشهي ملي كسب و كار» [2] مينامند.
از آنجا كه تشكلهاي كارفرمايي براي خدمت به اعضاء خود تشكيل شدهاند، بسيار حياتي است كه شركتها و سازمانهاي عضو براي شناسايي موضوعها و تدوين اولويتها درگير باشند. دفاع موفق اغلب مستلزم ساختن ائتلافهايي است كه نسبت به انجام اقدامهاي متمركز توافق دارند. براي تشكلهاي كارفرمايي هيج ائتلافي قدرتمندتر از كار دفاعي هماهنگ كه از سوي شركتهاي عضو انجام شود وجود نخواهد داشت. به همين خاطر اعضاء تشكلها نياز دارند تا در شناسايي موضوعها و تدوين اولويتها درگير شوند؛ همچنين لازم بدانند كه كجا و چگونه كليديترين استدلالها را كه به اين موضوعها ارتباط مييابند، مورد استفاده قرار دهند.
شاسايي موضوعهاي مورد توجه اعضاء
تنها راه شناسايي موضوعهاي مورد توجه اعضاء آن است كه از خودشان بپرسيم. بنا بر اين، فرض ميشود كه اعضاء درك روشني از واقعيتها، برنامههاي دولت (يا اوپوزيسيون)؛ سياستهاي جايگزين و از اين قبيل امور دارند. بيشتر اعضاء تشكلهاي كارفرمايي مشغول ادارهي موفق شركتها هستند، و نه در پي بررسي موضوعها در سطح محلي، ملي، منطقهاي يا جهاني. به همين خاطر، تشكلهاي كارفرمايي نياز خواهند داشت تا براي تحقيق در مورد دستوركار جاري و آتي وقت و انرژي صرف كنند.
اين يك وظيفهي ساده نيست. گرچه بعضي از تشكلهاي كارفرمايي به صورت انحصاري روي مسائل كار و اشتغال تمركز ميكنند، ديگران در پي آنند كه به مثابه صداي كسبو كار در مورد طيف كاملي از مسائل مرتبط با آن عمل كنند. كارنقشهي كسب و كار بايد در برگيرندهي اشتغال، ايمني، تجارت، بازاريابي، بستهبندي و برچسبزني، محيط زيست، مسائل مالي، تأمين اجتماعي، حمل و نقل و زيرساختار، آي.تي و ارتباطات راهدور، تعرفه، ترتيبات ثبت تجاري، و آموزش و پرورش باشد. حتي براي تشكلهايي كه به صورت انحصاري روي موضوعهاي اشتغال تمركز ميكنند، همپوشانيهاي عمدهاي بين اشتغال و، مثلاً، تَأمين اجتماعي، ترتيبات مالي، ايمني و آموزش وجود دارد.
بيشتر تشكلهاي كارفرمايي تسهيلاتي براي شناسايي و پيگيري مسائل مهم و آتي در اختيار دارند؛ آنها احتمالاً مشترك يك يا چند سرويس اطلاعرساني نشستهاي خاص هستند كه اين روزها در بيشتر كشورها وجود دارد. بعضي از تشكلهاي كارفرمايي سيستم پيگيري قوانين خود را به عنوان خدمتي به اعضاء ميفروشند. در اين مرحله براي تكميل اين منابع براي سازمان انجام تحلي پي.اي.اس.تي [3] يا تحليل سوات [4] مفيد خواهد بود. هر دوي اين ابزارهاي تحليلي در كتاب راهنماي دوم اين مجموعه به طور كامل تشريح شده است.
تحليل پي.اي.اس.تي براي كمك به تشكلهاي كارفرمايي جهت شناسايي مسائل داخلي آنها در ارتباط با مأموريت تشكل طراحي شده است.