گفتني است كه مفهوم «كار شايسته» [2] يا «كار آبرومندانه»، نخستين بار در نخستين گزارش خوان سوماويا دبيركل سازمان بينالمللي كار به كنفرانس بين المللي سال 1999 مطرح شد و از آن پس هدف «كار شايسته براي مردان و زنان در همه جا» به يك هدف استراتژيك سازمان بينالمللي كار بدل شده كه بايد از طريق اجراي استراتژيهاي چهارگانه 1) رعايت حقوق و اصول بنيادين كار، 2) خلق فرصتهاي بيشتر براي زنان و مردان جهت تضمين اشتغال، 3) پوشش تأمين اجتماعي براي همه، و 4) تقويت سهگانبهگرايي و گفتگوهاي اجتماعي، محقق شود.
براي تحقق هدف «كار شايسته براي همه» است كه دولتها و نمايندگان تشكلهاي كارگري و كارفرمايي از طريق گفتگوهاي سهجانبه نسبت به تدوين و اجراي برنامهي كشوري كار شايسته اقدام ميكنند. اينكه تشكلهاي كارفرمايي چگونه ميتوانند فرصتهاي كارفرمايان را در روند تدوين و اجراي برنامههاي كشوري كار شايسته افزاش دهند، موضوع اصلي كتابچهي راهنمايي است كه از سوي سازمان مركز آموزش بينالمللي منتشر شده است. اين كتابچه در ادامه معرفي ميشود.
كتابچهي راهنماي «بيشترين سازي فرصت…» در هفت بخش تدوين شده است:
1. مرور برنامههاي كشوري كار شايسته
در نخستين بخش كتابچهي راهنما پرسسشهاي زير مورد بررسي قرار گرفته است:
- 1.برنامهي كشوري كار شايسته چيست؟
- 2. نقش تشكلهاي كارفرمايي در اين برنامه جيست؟
- 3. چرا برنامههاي كشوري كار شايسته به تشكلهاي كارفرمايي مربوط است؟
در پاسخ به پرسش اول از جمله آمده است:
برنامههاي كشوري كار شايسته سندهاي اصلي براي همكاري با سازمان بينالمللي كار هستند. آنها چارچوبهاي توسعهي چهار تا شش ساله هستند كه هدفشان اولويت بندي كمك سازمان بينالمللي كار در يك كشور است. سازمان بينالمللي كار با نمايندگيهاي خود در سطح ملي از نزديك همكاري ميكند تا اين برنامههاي صورتبندي شوند.
نتيجهي مشخص اين صورتبندي برنامهي كشوري كار شايسته يك سند استراتژيك مختصر است كه از سوي هماهنگكنندهي ملي سازمان بينالمللي كار و وزير كار و نمايندگان كارگران و كارفرمايان به امضاء ميرسد و بعد از تصويب منتشر ميشود.
در بخش پاياني اين قسمت از سند به استراتژيهاي چهارگانه سازمان بينالمللي كار به عنوان عرصههاي اصلي مورد توجه اين سازمان در روند تدوين برنامه كشوري كار شايسته تأكيد شده است.