پروفشن و پروفشنگرايي
قديميترين گروههاي اجتماعي كه «كد اتيكز» داشتهاند، «پروفشن»ها بودهاند. پروفشنهاي سنتي عبارتند از: روحانيت، طبابت، تربيت و قضاوت. در دوران معاصر از درون هر يك از اين پروفشنهاي سنتي، پروفشنهاي جديدي سربرآوردهاند، به نحوي كه امروز در ايالات آمريكا، حدود 50 پروفشن تعريف شده كه طبق قوانين مستقل و خارج از كنترل دولت سياسي، توسط «بوردهاي پروفشنال» اداره ميشوند. در ادامهي اين نوشته، در مورد نحوهي ادارهي پروفشنها نكاتي مطرح خواهد شد. اما پيش از آن ارايهي تعريفي از «پروفشن» ضروري است.
سايت «اتيكز پزشكي» وابسته به دانشكدهي پزشكي دانشگاه واشينگتن، در مقالهاي با عنوان «پروفشنگرايي» مفاهيم پروفشن و پروفشنگرايي را به اجمال تشريح كرده است. در بخشي از آن مقاله ميخوانيم:
واژههاي «پروفشن» و «پروفشنال» از كلمهي لاتين «پروفشيو» ميآيند كه به معناي يك اظهارنامهي علني همراه با ضمانت اجراي آن است. پروفشنها گروههايي هستند كه به صورت علني اعلام ميكنند كه اعضاء آنان به شيوههاي خاصي رفتار خواهند كرد و آن گروه و جامعه هر عضوي را كه طبق آن شيوهها عمل نكند، به مجازات ميرساند. پروفشن خودش را به مثابه يك خير اجتماعي به جامعه عرضه ميكند و جامعه نيز، آن پروفشن را با اين توقع كه به يك هدف مهم اجتماعي خدمت كند، ميپذيرد. پروفشن معمولاً با انتشار «كُد اتيكز»، استانداردهايي را اعلام ميكند كه اعضائش بر اساس آنها مورد داوري قرار بگيرند. پروفشنهاي سنتي عبارتند از: طب، قانون، آموزش، و روحانيت.
نشانهاي يك پروفشن عبارتند از:
1. صلاحيت در يك هيأت تخصصي معرفت و مهارت؛
2. اذعان به وظايف و مسؤليتهاي خاص در برابر جامعه و مردمي كه به آنان خدمت ميكند؛
3. حق تربيت، پذيرش، تنبيه و اخراج اعضاء خود به خاطر ناتواني در حفظ صلاحيت يا رعايت وظايف و مسؤليتها.
تفاوت بين بيزينس و پروفشن چيست؟
بين بيزينس و پروفشن مرز كاملاً روشني وجود ندارد، چرا كه پروفشنگرايان نيز ممكن است درگير يك بيزينس بشوند و از طريق آن امرار معاش كنند. با اين همه، يك تفاوت حياتي آنان را متمايز ميسازد: پروفشنگرايان در برابر كساني كه به آنان خدمت ميكنند، يك وظيفهي اعتمادي(fiduciary) دارند. به اين معنا كه پروفشنگرايان به طور خاص اين وظيفهي سخت را بر عهده دارند تا تضمين كنند كه تصميمها و اقدامهاي آنان، حتي به هزينهي خودشان، در خدمت خوشبختي بيماران و مشتريان آنان است. پروفشنها كد اتيكز دارند كه الزامهاي ناشي از اين وظيفهي اعتمادي را مشخص ميسازد. مشكلات اتيكال بيشتر هنگامي بروز مييابند كه به نظر ميرسد بين اين الزامها يا بين وظايف اعتمادي و هدفهاي شخصي تضاد وجود دارد.