تاريخچهي بيزينس اتيكز در آمريكا:
هرچند پروفشنها نخستين گروههاي اجتماعي بودند كه از دوران باستان كد اتيكز داشتند، اما بديهي است كه پايبندي به ارزشهاي اخلاقي و استاندرادهاي رفتاري به اين گروهها منحصر نبوده است. با اين همه، فقط در دهههاي اخير است كه كسبوكار نيز نسبت به تدوين استانداردهاي اخلاقي توجه نشان داده است. در مورد اتيكز بيزينس (اخلاق كسب و كار) در آمريكا و اروپا كتابها و مقالات بسيار زيادي نوشته شده است. «تاريخچه مختصر بيزينس ايتكز در آمريكا»، نوشتهي توماس مكماهون، و «بيزينس اتيكز در اروپا: حكايت دو تلاش» نوشتهي هنك وان لوايجك فقط دو نمونه از آنها هستند كه در كتاب «راهنماي بيزينس اتيكز» [1] به چاپ رسيده است.
مكماهون تاريخچهي اخلاق كاسبي در آمريكا را به شش مرحله تقسيم كرده است:
پ 1. بنيانهاي مذهبي و ايدئولوژيهاي زيربنايي با سرچشمههاي انگليسي (از 1700 تا 1776)
پ 2. بيزينس اتيكز اوليهي آمريكايي در حريان تحول (1777 تا 1890)
پ 3. يك مفهوم جا افتاده از بيزينس اتيكز (1891 تا 1963)
پ 4. ظهور موضوعهاي اجتماعي در بيزينس اتيكز (1962 تا 1970)
پ 5. درك بيزينس اتيكز به عنوان يك حوزهي تخصصي ويژه
پ 6. اذعان به بيزينس اتيكز آمريكايي به عنوان جهاني
بنيانهاي مذهبي و ايدئولوژيهاي زيربنايي با سرچشمههاي انگليسي (از 1700 تا 1776)
بيزينس اتيكز آمريكايي، در نتيجهي وضعيت ايالات متحد امريكا به عنوان يك مهاجرنشين بريتانيايي، در مراحل اوليهي خود قانون و عرف كاسبي انگليسي را منعكس ميكرد. به عنوان نمونه، انحصارگري در بعضي از محصولات، مانند تنباكو و نساجي را ميپذيرفت. در طول بيشتر سالهاي 1700، كسبه بيشتر دلال و عمدهفروش بودند چرا كه توليد صنعتي تا بعد از انقلاب توسعه نيافت. اين توسعه تا سال 1840 كه كارخانه براي توليد كالا جايگزين خانه شد رخ نداد. وقتي ماشين جايگزين توليد دستي شد، كسبه نيز توليدكننده و عمده فروش و تأمين كننده شدند.
در اين دوره، بنيانهاي مذهبي كاسبي خيلي اهميت داشتند. دو ايدئولوژي اساسي توسعه يافت. اولي ثروت را يك عطيهي آسماني ميدانست و نظريهي دوم، بازرگانان را خدمتسالار [2] و امناي خيرعمومي تلقي ميكرد. در طول قرن هيجدهم و تا اواخر نيمهي قرن نوزدهم اين دو سنت كششي را ايجاد ميكردند كه بازرگانان را در حهت رفتار خوب هدايت ميكرد. ثروتاندوزي و خدمت به افراد مستمند نماد جنبههاي مذهبي كاسبي شد تا جايي كه آنچه كه «حق آسماني كسبه» ناميده ميشد با ظهور نظام كارخانه ظاهر شد. كسبه نقش خودشان را به عنوان افراد كاسبي درك ميكردند كه به صورت مستقيم با خدا رابطه داشتند. با اين همه، در سالهاي بعد يك رويكرد محدودكنندهتر اين بودكه خدا كنترل مالكيت را به مردان مسيحي داده كه از كارگر حمايت كنند. بعدها، يك چشمانداز عموميتر و گستردهتر، خدمتسالاري كسبوكار را به صورت غيرمستقيم به خدا مربوط ساخت در حاليكه هوادار داروينيسم اجتماعي بود و از دكترينهاي آدام اسميت و اقتصادانهاي «بگذار بشود» حمايت ميكرد.
ايدئولوژي ديگري كه در بيزينس اتيكز نفوذ كرد، و امروز هم احساس ميشود، در كتاب آدام اسميت با نام «تحقيق در ثروت ملل» يافت ميشود (1776). تأثير شديد آن با توسعهي نظام كارخانهاي و دفاعيات از كسب و كار بزرگ و داروينيسم اجتماعي – اين ايده كه سازگارترينها بايد باقي بمانند- همراه شد.
يزينس اتيكز اوليهي آمريكايي در حريان تحول (1777 تا 1890)
ايدئولوژيهاي زيربنايي جديدتر در بيزينس اتيكز آمريكايي را ميتوان در نوشتههاي فلسفي، به ويژه درنوشتههاي جان لاك و طرحهاي ژان ژاك روسو در ارتباط با قرارداد اجتماعي يافت. كاربردهاي عملي اين نظرات در آموزههاي اندرو كارنهگي در مورد ثروت و هنري فورد در مورد توليد تبلور يافته است. جان لاك، كه در بسياري از عرصههاي فلسفي سهم چشمگيري داشته، تأثير قابلتوجهي اول در پدران بنيانگذار و به صورت غيرمستقيم بر اساسنامهي آمريكا و بعدها بر بيزينس اتيكز آمريكا گذاشته است. او طرفدار مفهوم حقوق طبيعي بود و از حق مالكيت خصوصي دفاع ميكرد. او استدلال ميكرد كه حق يك فرد براي حفظ خود حق نسبت به منابعي را كه براي تحقق اين حق لازم هستند، تضمين ميكند، و اينكه كار يك فرد عمدتاً به حفظ خود مدد ميرساند. با «تركيب» كار با زمين است كه يك شخص حق زمين مورد نياز براي بقاي خود و خانوادهاش را كسب ميكند. به نظر لاك، كاركرد اوليهي جامعه حفاظت از حقوق طبيعي افراد، از جمله حق مالكيت بود.
ايدهآلهاي روشنگري نسبت به عقل بشري و بازسازي عقلاني جامعه فضاي كاملي براي فلسفهي ژان ژاك روسو فراهم آورد. آزادي انسانها از نهادهاي سركوبگر اساس باورهاي او بود. از طريق قرارداد اجتماعي كه مستلزم اطاعت داوطلبانهي افراد از چيزي است كه روسو آن را «اراده عمومي» مينامد، مردم ميكوشند تا عناصر لازم براي يك جامعهي متمدن را، بدون گذشتن از حقوق و منافع اساسي خود كسب كنند. ارادهي عمومي، آنگونه كه در قرارداد اجتماعي متبلور ميشود بيان چيزي است كه در منافع هر فرد قرار دارد، و به بيان دقيق، چيزي است كه تمام مردم حقيقتاً آن را ميخواهند. به اين ترتيب، به بيان روسو، اگر هر فرد مجبور شود در انطباق با ارادهي عمومي عمل كند، او «مجبور به آزاد بودن» شده است.
از نظر بيزينس اتيكز، مالكيت و قرارداد اجتماعي به مهمترين ايدئولوژيهاي فلسفي زيربنايي تبديل شدند. با تحفظهايي، آندرو كارنهگي و هنري فورد باورهاي فلسفي لاك و روسو را در دنيايي عملي كسبوكار به كاربستند. وقتي انقلاب صنعتي در اوج تكانهاي خود بود، فوران دودهاي انبوه از دودكشهاي كارخانهها به عنوان نشانهاي از توفيق توليد تلقي ميشد. توليد – ساخت چيزها – بيشترين اهميت را داشت. بقاي سازگارترينها براي كسبوكار از خدمتسالاري پيشتر گفتهي مرتبط با مفهوم اوليهي اتيكز، اهميت بيشتري يافت….
هرچند كمكهاي افراد و ايدئولوژيهاي آنان به كسبوكار و اخلاق كسبوكار به قانون و رويههاي كسبوكار انگليسي برميگشت، وقتي رويدادها در طول سالها رخ نمودند، دركها از نقش مالك و كارگر به صورت اساسي تغيير كرد. در دورانهاي اوليه، مالكان احساسي از خدمتسالاري نسبت به كاركنان و جامعه داشتند. آنان براي نقش خود جنبهي عمومي و خصوصي قائل ميشدند. با اين همه، با رشد آمريكا از عمليات خانگي به توليد كارخانهاي چشمانداز خدمتسالاري تغيير كرد. استفاده از ماشين رويكرد فردي و فردگرايي در اتيكز بيزينس اوليه را جايگزين كرد. بهرهگيري از بخار براي حركت ماشينها در كارخانهها و اختراعهايي مانند راهآهن و اتوموبيل، انقلاب صنعتي را به اوج تحرك خود رساند. تا 1848، ارزش توليد كسبوكار آمريكا از مجموع توليد انگليس، فرانسه و آلمان جلو افتاد. به استثناي ايدههاي خاص اشخاص منفرد كسبوكار و نظرات فلسفي زيربنايي آنان، هيچكس اصول اتيكالي براي هدايت مردان و زنان كاسب تدوين نكرد و هيچ درك يكساني از رابطهي اتيكال بين كارفرمايان و كارگران وجود نداشت. در اواخر قرن نوزدهم، مقاهيم بنيادين كسبوكار – قدرت و حقوق – در بعضي از عرصههاي تعامل مانند دادگاههاي قانون، اتحاديهها، انجمنهاي بازرگاني و انجمنهاي پروفشنال اعمال ميشدند، اما با چند استثنا، در كسبوكار آمريكا اتيكز چندان مورد توجه نبود.
بك مفهوم جا افتاده از بيزينس اتيكز (1891 تا 1963)
ناكامي كنترل در اواخر قرن نوزدهم در فروپاشي اقتصادي 1929 و در سالهاي منجر به «نيو ديل» (طرح اصلاحات) بازتاب يافت. گفته ميشد كه در اوايل قرن بيستم «فقر در ميانهي وفور» بود. به عقيدهي بعضي مورخان، ايدئولوژي زمان با فلسفهي پراگماتيسم، با روانشناسي رفتارگرايي، و با اقتصاد نهادگرايي انطباق داشت.
در اين دوره، رويكرد آكادميك به بيزينس اتيكز هنوز تدوين نشده بود. بيشتر كتابهايي كه به ويژه به اتيكز در كسبوكار آمريكا ميپرداختند خيلي عمومي بودند. بعضي از آنها نظرات كلي در خصوص موضوعها يا تأملاتي مانند روشهاي عملي براي افزايش توليد و در عين حال اذعان به حقوق كارگران را ارايه ميدادند. بقيه خودشان را به جهتگيري كلي كسبوكار آمريكا در يك جامعه متحول محدود ميكردند. مؤلفان با مشكل كلي اتيكز در كسب و كار برخورد نميكردند.
يكي از نخستين كتابهاي جامع اتيكز بيزينس – عملاً يك كتاب درسي براي داشجويان كالجها- در 1957 نشر يافت. هربرت جانستون مؤلف كتاب، فصل به فصل سرفصلها را مورد بررسي قرار داده بود. براي ترسيم روش خاص يك وضعيت در كسب و كار، نويسنده موارد را به شكل مختصر توصيف كرده بود. هر فصل به طور كلي با معرفي اجمالي فلسفي (به طور كلي، تئوري قانون طبيعي) آغاز ميشد و با اصول اتيكال قابل پذيرش ناشي از همان توضيح فلسفي ادامه مييافت. معمولاً، يك جمعبندي ارايه ميشد كه رويكرد اتيكال درست را توصيف ميكرد. مؤلف به تفصيل، حقوق و تكاليف كارگران، مانند «دستمزد بخور و نمير» را مورد بررسي قرار داده بود. بخشنامههاي پاپي كاتوليك رومي تا حدي نقل ميشد تا به دانشجويان كاتوليك دانشگاه سمت و سو بدهد. اين قالب كم و بيش از سوي تعدادي از مؤلفان بعدي كتابهاي اتيكز بيزينس دنبال شد. كتابدرسي ديگر، با عنوان «كسبوكار و جامعه»(1963) نوشتهي جي.دبليو. مكگير از سوي برخي به عنوان نشانهي آغاز مطالعهي رسمي كسبوكار و جامعه تلقي ميشود.
بين 1957 تا 1963، سالهايي كه طي آنها كتابهاي پيشگفته منتشر شدند، سه رويداد مهم در دنياي كاسبي رخ داد كه بر كسبه تأثير گذاشت و توجه شان را نسبت به فضاي قانوني و اخلاقي آنان جلب كرد. اول، دولت ثابت كرد اتهام توطئهي قيمت مقطوع در ميان اعضاي صنعت الكتريك حقيقت داشته و متخلفان را با زندان و جريمه تنبيه كرد. دوم، بر خلاف ادعاهاي كسبوكار مبني بر اينكه فقط صنعت الكتريك غيرقانوني و غيراخلاقي رفتار كرده، يك تحقيق تجربي نشان داد كه بيشتر كسبوكار، اگر نه همه، فعاليتهاي غيراخلاقي داشتهاند. سوم، قانون حقوق مدني 1964 و قانونهاي اجتماعي بعدي آن تأكيد بيزينس اتيكز از از مديران و مجريان منفرد به فعاليت شركت تغيير داد. . .
نويسندهي مقاله در اين بخش از نوشتهي خود به تشريح اين سه رويداد تاريخي و تأثير آن بر اتيكز بيزينس ميپردازد و در ادامه مينويسد:
. . . در اين دوره محبوبيت كدهاي اتيكز رشد كرد، و برآورد ميشود كه حدود 95 درصد از شركتهاي بزرگ امروز كد اتيكز دارند. محتواي اين كدها متفاوتاند. بعضي از آنها بيانيههاي بسيار كلي در مورد هدفهاي كلي كسبو كار هستند در حاليكه بقيه كاملاً اختصاصي هستند و به صورت جزئي با مسائل مشخص اخلاقي برخورد ميكنند. با اين همه، بيشتر كدها در مورد سرفصلهايي مانند اجتناب از تضاد منافع، محدوديتها در مورد داد و ستد هدايا، ممنوعيتهاي مربوط به تبعيضهاي نژادي و آزارهاي جنسيتي، حفظ مالكيت كمپاني و اطلاعات تجاري گزارههاي محكمي ارايه ميدهند. تأييد اقدام انضباطي در پي نقض كد اتيكز كمپاني گاهي اوقات مشكل است. با اين وجود، كدها رفتار مورد انتظار كاركنان كمپاني را توصيف ميكنند و به منبعي براي اطلاعات در مورد رفتار كاركنان تبديل شدهاند. گاهي اوقات اين كدها نمونههايي از تخلفها و رفتار در وضعيتهاي خاص را تشريح كردهاند. به اين ترتيب، كدها نقش اهالي كسبوكار و اتيك فردي آنان را تكميل ميكنند. اين رويكرد به اتيكز كسبوكار به سرعت تغيير ميكرد، و به زودي جامعه، مسائل آن، نگرانيها و مشكلات آن را در بر ميگرفت. بيزينس ايتكز بايد به «بيزينس و جامعه» يا «مسؤليت اجتماعي كسبوكار» تغيير ميكرد.
ادامه اين نوشته به موضوعهاي زير پرداخته است:
پ 4. ظهور موضوعهاي اجتماعي در بيزينس اتيكز (1962 تا 1970)
پ 5. درك بيزينس اتيكز به عنوان يك حوزهي تخصصي ويژه
پ 6. اذعان به بيزينس اتيكز آمريكايي به عنوان جهاني