خانمها و آقايان.
مايلم به سفرا، به مدير مؤسسه فارغ التحصيلي پروفسور فيليپ برين، و به رئيس بورد بنياد مؤسسه فارغ التحصيلي پروفسور ژاك فورستر صميمانه خير مقدم عرض كنم.
اجازه دهيد به پروفسورها، به دانشجويان و نمايندگاني كه امروز به ما ملحق شدند نيز خوش آمد عرض كنم.
و به مهيمان ويژه امروز برنده جايزه نوبل پروفسور آمارتيا سن نيز خوش آمد ويژه تقديم ميكنم.
اجزه بدهيد با تشكر از مؤسسه فارغ التحصيلي به خاطر انتخاب س ِ. ج ِ. ت ِ به عنوان ميزبان اين مراسم افتتاح شروع كندم. انتخاب اين محل رابط محكمي را كه دو مؤسسه ما از آن برخوردار هستند، محكمتر ميسازد. در واقع، رابطه بين س ِ. ج ِ. ت ِ و مؤسسه فارغ التحصيلي عميق هست. ما مدتهاست كه همسايه هستيم و هر دو در استقرار در زمينهاي زيباي بارتون پارك و ساحل آن شريكيم.
ولي ما در تبادل دو طرفه موفقيت آميز بعضي از نيروهاي انساني خود نيز نيز شريك هستيم. تعدادي از كاركنان س ِ. ج ِ. ت ِ در مؤسسه فارغ التحصيلي تدريس ميكنند، و تجربهها و تخصصهاي خودشان را ارايه ميدهند، در عين حال، بعضي از نيروهاي جديد س ِ. ج ِ. ت ِ در مؤسسه شما مشغول تحصيل هستند، و معرفت منحصر به فرد خود را صرف كر در اين سازمان خواهند كرد.
س ِ. ج ِ. ت ِ و مؤسسه فارغ التحصيلي در قبال چالشهاي ذاتي مديريت جهاني و تجارت آزاد اشتراك نظر دارند، نزديكي عقايدي كه مؤسسات ما را براي مشاركت در بسياري از ابتكارها ايده آل ساخته است. بنا بر اين، ما به اين ميزباني افتخار ميكنيم.
براي شخص من و نيز براي س ِ. ج ِ. ت ِ افتخار است كه پروفسور آمارتيا سن، كه فعاليتش در عرصه اقتصاد ارتباط وثيقي با س ِ. ج ِ. ت ِ در ميان ماست.
پروفسور سن به معرفي طولاني نياز ندارد. وي در حال حاضر پروفسور اقتصاد و فلسفه در دانشگاه هاروارد است و اعتبار فراواني كسب كرده است، از جمله جايره نوبل سال 1981 به خاطر مشاركت وي در اقتصاد رفاه به ايشان اهدا شد. نام وي به تحقيق گسترده در عرصه اقتصاد توسعه پيوند خورده است، گرسنگي، اقتصاد توسعه انساني، فقر و نابرابري جنسيتي، فقط بعضي از عرصههاي تمركز وي هستند. به عنوان يك اقتصاددان و فيلسوف، تئوريهاي وي بسياري از تفكرات توسعهاي امروز را شكل داده و شكل ميهد.
بسياري از كتابهاي سن براي ما كه درخانه تجارت كار ميكنيم ارتباط دارند.
پروفسور سن در كتابش به نام «توسعه به مثابه آزادي» توسعه را به مثابه فرايندي تعريف ميكند كه آزادي انسان را گسترش ميدهد و آن «ناآزادي»هايي را برطرف ميسازد كه مردم را با گزينه كم و فرصتهاي معدود باقي ميگذارند . تجارت بينالمللي به عنوان وسيلهاي براي ايجاد فرصتهاي توسعه درك ميشود. با همين نيت، س ِ. ج ِ. ت ِ از تجارت آزاد نه به خاطر خود تجارت آزاد ، بلكه به عنوان وسيلهاي براي «ارتقاي استانداردهاي زندگي، تضمين اشتغال كامل و مقدار زياد و به طور مستمر فزايندهي درآمد» دفاع ميكند.
تجارت وسيلهاي براي رفاه در بسياري از عرصههاي جهان بوده است. تجارت با بهبود رشد اقتصادي و درآمدهاي بيشتر و با ارايه دسترسي به كالاها، خدمات، سرمايه، دانش و فناوري بهتر، فرصتهاي جديد و متنوع براي هم فراهم ميآورد.
معذلك، استمرار فقر گسترده در بسياري از مناطقه جهان و رشد نابرابري در بيشتر جوامع ما نيز يك تذكر جدي است كه مزاياي اقتصاد جهاني عايد همه و به يك شيوه برابر نشده است. رشد اقتصادي ضروري است اما وسيلهي كافي براي حذف فقر نيست. الگوهاي تحريف شدهي توزيع درآمد – هم در سطح بينالمللي و هم در يك كشور – به اين معناست كه رشد اقتصادي اغلب به آسيب پذيرترينهاي جامعهي ما نشت نميكند و دسترسي مردم فقير به فرصتهاي تجارت آزاد نفي ميشود.
آنچه پروفسور سن به ما ميآموزد اين است كه براي تضمين اينكه تجارت آزاد براي مردم فقير هم مناسب است، لازم است اصلاحات تجاري با سياستهايي همراه شود كه توزيع برابر ثمرات تجارت را تضمين ميكنند. بهداشت و آموزش، شبكههاي ايمني و دسترسي به اعتبار به اندازه خود رشد اقتصادي بخشي از راهبردهاي كاهش فقر هستند. اين سياستهاي مكمل فقيران را در برابر اثرات بيثبات ساز تجارت آزاد حفاظت ميكنند، و در همان حال، تضمين ميكنند كه تجارت ظرفيت درآمدسازي براي تمام لايههاي اجتماعي را شكوفا سازد.اين امر مستلزم هماهنگي بين مؤسسات دولتي و نيز چندجانبهگرايي در تمام عرصههاي همكاري بينالمللي است. به عبارت ديگر، اين امر مستلزم تشكيلات قوي داخلي و بينالمللي است. ما همه، به روشهاي گوناگون به ظرفيت سازي سازماني نياز مبرم داريم.
كتاب پروفسور سن به مذاكرات امروز در خصوص امنيت غذايي و گفتگوي بين خودكفايي و ادغام در تأمين غذاي جهاني نيز ارتباط دارد. كتاب «فقر و قحطيها»ي او با نشان دادن اينكه چرا هزاران نفر حتي وقتي غذا در دستر است بايد گرسنگي بكشند، روشي را كه قحطيها درك ميشوند و ميتوانند مخاطب قرار بگيرند تغيير داده است. سي سال بعد، در جهاني كه از عود بحران غذايي و بيثتاتي قيمت غذا ناراحت است، كتاب وي در مواجهه با دغدغههاي امنيت غذا فوقالعاده مربوط هستند
در هم انديشي عنگاني هفته گذشته س ِ. ج ِ. ت ِ، ما از خودمان پرسيديم چرا چندجانبهگرايي در بحران است. در واقع، فضاي اقصادي كنوني با رشد پائين، افزايش نرخ بيكاري، مشخص ميشود و شبح هولناك افزايش قيمت كالا بيثباتي گسترده، عدم قطعيت و بياعتمادي به توانايي دولتها در هماهنگ سازي ايجاد كرده است. اما، چه بد بين و چه با احتياط خوشبين نسبت به آينده، تمام سخنگويان موافقند كه جايگزين واقعي براي چناجانبهگرايي موجود نيست. ما همه بايد «مبارز» باشيم.اگر ابزاري كه داريم تا كنون به آن خوبي كه اميد داشتيم كرا نكرده است، پس، ما دسته جمعي نياز داريم تا راه حلهاي مبتكرانه و خلاقهاي براي چالشهاي امروز پيدا كنيم.
تئوريهاي پروفسور سن با تجربه غني خود از خرد شرقي و غربي، تلاشهاي مستمر وي براي يافتن روشهاي ارتقاء رفاه فردي و اجتماعي و ايدههايش بريا برخورد با مسائل فقر و جنسيتي، اين تفكر خلاقانهي بسيار مورد نياز را فراهم ميآورند.
عنوان سخنراني امروز ميپرسد: «علم اقتصاد به چه كار ميآيد؟». من از پروفسور سن خواهم خواست تا به اين پرسش پاسخ دهد. قبل از آن، اجازه دهيد براي همه شما شروع عالياي براي اين سال تحصيلي آرزو كنم.
متشكرم